کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
livener
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیوان
-
گیلاس
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) فنجان ، لیوان مخصوصاً لیوان پایه دار بلوری .
-
گیلاس
واژگان مترادف و متضاد
پارچ، لیوان
-
coffee mug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیوان قهوه
-
plate glass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیشه لیوان
-
lungflower
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیوان گل
-
waterglass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیوان آب
-
water glass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیوان آب
-
milk glass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیوان شیر
-
Russian tea
چای لیوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] چایی که در لیوان بلوری صرف میشود
-
glassful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیشه ای، بقدر یک لیوان
-
tansy-leaved rocket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موشک تسسی لیوان
-
glassfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
glassfuls، بقدر یک لیوان
-
paper cup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فنجان کاغذی، لیوان کاغذی
-
آب خوری
لهجه و گویش تهرانی
لیوان یا کاسه آبخوری