کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لینت مزاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لینت مزاج
دیکشنری فارسی به عربی
متساهل
-
واژههای مشابه
-
لینت دادن
لغتنامه دهخدا
لینت دادن . [ن َ دَ ] (مص مرکب ) نرم کردن . تلیین . لینت بخشیدن .- لینت دادن طبیعت ؛ نرم کردن شکم .
-
لینت داشتن
لغتنامه دهخدا
لینت داشتن . [ ن َ ت َ ] (مص مرکب ) روانی داشتن . نرمی داشتن .
-
لینت بخشیدن
لغتنامه دهخدا
لینت بخشیدن . [ ن َ ب َ دَ ] (مص مرکب ) لینت دادن .
-
لینت دادن
دیکشنری فارسی به عربی
ارتح , حل
-
لینت دهنده
دیکشنری فارسی به عربی
زيت التشحيم
-
لینت اور
دیکشنری فارسی به عربی
ملين
-
جستوجو در متن
-
laxer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاکسر، سهل انگار، اهمال کار، لینت مزاج، سست، شل، ول
-
laxest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کم عمق، سهل انگار، اهمال کار، لینت مزاج، سست، شل، ول
-
بهدانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) behdāne تخم به که دارای مادۀ لعابی است و در امراض حلق و سینه و برای لینت مزاج در آب جوش میریزند و میخورند.
-
گل قند
فرهنگ فارسی معین
( ~ . قَ) [ فا - معر. ] (اِمر.) نوعی مربا که از برگ های گل سرخ و شکر (یا قند) در آفتاب پرورش دهند و آن به منظور تقویت و لینت مزاج تجویز می شده ، گلشکر، گلنگبین .
-
متساهل
دیکشنری عربی به فارسی
بخشنده , زياده رو , لخت , سست , شل , سهل انگار , اهمال کار , لينت مزاج , شل کردن , ول کردن , رهاکردن , بامدارا , اسان گير , ملا يم , باگذشت , ضد يبوست , ملين
-
بیدخشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) bidxešt مادهای که از نوعی درخت بید گرفته میشود، این ماده در گرمای تابستان روی تنۀ درخت بهصورت مایع تولید میشود. آن را با تیغههای فلزی آغشته به آرد از تنۀ درخت جمع میکنند و در ظرف آرد میریزند که به هم نچسبد، طعمش شیرین و خاصی...