کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لیست
/list/
معنی
صورت اسامی اشخاص یا اشیا؛ فهرست.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سیاهه، صورت، صورتاسامی، فهرست
برابر فارسی
فهرست، سیاهه
فعل
بن گذشته: لیست کرد
بن حال: لیست کن
دیکشنری
list
-
جستوجوی دقیق
-
لیست
واژگان مترادف و متضاد
سیاهه، صورت، صورتاسامی، فهرست
-
لیست
فرهنگ واژههای سره
فهرست، سیاهه
-
لیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: liste] list صورت اسامی اشخاص یا اشیا؛ فهرست.
-
لیست
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) فهرست ، صورت اسامی افراد یا اشیا یا هر چیز دیگر، سیاهه ، صورت . (فره ). ؛ ~ سیاه نام مخالفان و متهمان .
-
لیست
لغتنامه دهخدا
لیست . (اِخ ) فردریک . عالم اقتصادی آلمانی (1789-1846 م .).
-
لیست
لغتنامه دهخدا
لیست . (فرانسوی ، اِ) جریده . سیاهه . دفتر. قائمه .- لیست حقوق ؛ صورتی متضمن نام گیرندگان حقوق .
-
لیست
دیکشنری فارسی به عربی
استحضار
-
واژههای مشابه
-
لَيْسَتِ
فرهنگ واژگان قرآن
نیست (حرف تای آن به دليل تقارن با حرف ساكن يا تشديد دار كلمه بعد حركت گرفته است )
-
black list
لیست سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] فهرستی از نام افراد یا سازمانهایی که متهم یا مظنون به انجام فعالیت یا عمل نامطلوبی هستند
-
لیست اسامی
دیکشنری فارسی به عربی
تجمع
-
لیست یا فهرست
دیکشنری فارسی به عربی
سجل
-
در لیست ثبت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
قائمة
-
اسمش را در لیست نوشت
دیکشنری فارسی به عربی
أدرَجَ اسمَهُ في قائمَة
-
نامش را در لیست … وارد کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أدرَجَ اسمَهُ في قائمَة