کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیزنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لیزنده
/lizande/
معنی
آنکه لیز بخورد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لیزنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) lizande آنکه لیز بخورد.
-
لیزنده
لغتنامه دهخدا
لیزنده . [ زَ دَ / دِ ] (نف ) لیزخورنده . سُرخورنده . که لغزد. لغزنده بر چیزی .
-
جستوجو در متن
-
لیزندگی
لغتنامه دهخدا
لیزندگی . [ زَ دَ/ دِ ] (حامص ) صفت لیزنده . حالت و چگونگی لیزنده .