کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لیتر
/litr/
معنی
واحد اندازهگیری حجم مایعات، معادل ۱۰۰۰ سانتیمتر مکعب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
L, liter, litre
-
جستوجوی دقیق
-
لیتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: litre] (فیزیک) litr واحد اندازهگیری حجم مایعات، معادل ۱۰۰۰ سانتیمتر مکعب.
-
لیتر
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) واحدی برای اندازه گیری آب برابر با یک کیلوگرم .
-
لیتر
لغتنامه دهخدا
لیتر. (فرانسوی ، اِ) واحد حجم و اندازه گرفتن مایعات و آن معادل هزار گرم آب خالص چهار درجه حرارت است و هم معادل است با سه گره مکعب و نصف .
-
لیتر
لغتنامه دهخدا
لیتر. [ ] (اِ) و طعام همه ٔ این ناحیت [گیلان ] لیتر است و برنج و ماهی . (حدود العالم چ تهران ص 88).و رجوع به حدود العالم ترجمه ٔ مینورسکی ص 137 شود.
-
لیتر
دیکشنری فارسی به عربی
لتر
-
واژههای مشابه
-
دسی لیتر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِ.) یک دهم لیتر.
-
دسی لیتر
لغتنامه دهخدا
دسی لیتر. [ دِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) یک دهم لیتر. عشر لیتر.
-
میلی لیتر
لغتنامه دهخدا
میلی لیتر. (فرانسوی ، اِ مرکب ) یک هزارم لیتر. هزاریک لیتر. یک سانتی متر مکعب .
-
دسی لیتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: décilitre] desilitr واحد اندازهگیری حجم، معادل یکدهم لیتر.
-
پیمانه ای برابر 3587/3 لیتر
دیکشنری فارسی به عربی
غالون
-
پیمانه غله ومیوه که درحدود63 لیتر است
دیکشنری فارسی به عربی
بوشل
-
پیمانه ای در حدود بیک لیتر
دیکشنری فارسی به عربی
کوارة
-
جستوجو در متن
-
milliliters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میلی لیتر، یک هزارم لیتر