کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لیام
لغتنامه دهخدا
لیام . (ع ص ، اِ) ج ِ لئیم . فرومایگان . ناکسان . بخیلان . (آنندراج ). و رجوع به لئام شود.
-
لیام
واژهنامه آزاد
محافظ و حامی لیام نامی مشترک در سه زبان میباشد که در هر کدام معنی مشخصی دارد. لیام در زبان فارسی به معنی محافظ و حامی است و در زبان آلمانی به معنای اراده و خواستن آمده است. در برخی منابع از لیام به عنوان نام کوتاه و مختصر شدهٔ ویلیام در زبان انگلیسی...
-
لیام
واژهنامه آزاد
(جنوب ایران؛ خوزستان) نام محلی گیاه زیبایی که در مناطقی مابین دزفول و اهواز، در استان خوزستان، می روید. لیام که ارتفاعی حدود ۵۰ سانتیمتر دارد در فصل تابستان گل های مجاور را از تابش شدید نور خورشید محافظت می کند و شاید به همین دلیل است که لیام را محاف...
-
جستوجو در متن
-
leah
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیام
-
leam
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیام
-
Liam O'Flaherty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیام O'Flaherty
-
لئیم
لغتنامه دهخدا
لئیم . [ ل َ ] (ع ص ) ناکس . شرط. با لئامت . سفله . پست . معور. ماحل . فرومایه . دنی الاصل . ثعل . جبز. (منتهی الارب ). وجم . (المنجد) : قرب حق دیدی اول و کردی قتل و قربان نفس دون لئیم . ناصرخسرو.هر که ... بر لئیم بد گوهر اعتماد روادارد سزای او این ا...