کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لگوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لگوری
/laguri/
معنی
۱. فاحشه.
۲. زن پَست.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
harlot, prostitute
-
جستوجوی دقیق
-
لگوری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عامیانه] laguri ۱. فاحشه.۲. زن پَست.
-
لگوری
فرهنگ فارسی معین
(لَ) (ص .) (عا.) لقبی که به زنان بدکاره می دهند.
-
لگوری
لغتنامه دهخدا
لگوری . [ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به لگور. || زن بدکاره ٔ حقیر و بی اعتبار.
-
واژههای مشابه
-
دَگوری،لگوری
لهجه و گویش تهرانی
کولی،فاحشه
-
لگوری،دگوری
لهجه و گویش تهرانی
کولی،فاحشه
-
جستوجو در متن
-
doxy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داکی، جنده گداها، لگوری
-
doxies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوزهای، جنده گداها، لگوری