کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لگد پراندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چک ولَغَت/لگد
لهجه و گویش تهرانی
کتک
-
گِل لگد / لَغَت کردن
لهجه و گویش تهرانی
مخلوط کردن کاه و گل،کار بیگاری
-
مشت و لگد
فرهنگ گنجواژه
کتک.
-
لگد بر گور حاتم زدن
لغتنامه دهخدا
لگد بر گور حاتم زدن . [ ل َ گ َ ب َ رِ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سخاوت به کمال رسانیدن و اطلاق آن بر شخصی کنند که با وجود مایه ٔ کم ، جود بسیار کرده باشد. (آنندراج ).رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 113 شود. || (به طنز و استهزاء) سخت آزمندی نمودن و ...
-
لِنگ و لَغَت/لگد ،()انداختن
لهجه و گویش تهرانی
لگد
-
زیر پا لگد ماک ل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
دس
-
جستوجو در متن
-
وُرتیز اِنّاختن
لهجه و گویش بختیاری
vortiz ennâxtan با جفت پا لگد پراندن.
-
لگدپرانی
لغتنامه دهخدا
لگدپرانی . [ ل َ گ َ پ َ ] (حامص مرکب ) عمل لگد پراندن .
-
جفتک پراندن
لغتنامه دهخدا
جفتک پراندن . [ ج ُ ت َ پ َ دَ ] (مص مرکب ) جفته انداختن . با دو پای لگد زدن ستور. آلیزیدن . اسکیزیدن . جفتک انداختن . رجوع به جفتک و آلیزیدن و اسکیزیدن شود. || بدرفتاری کردن . بدلعابی کردن . || مخالفت کردن . دیر پذیرفتن . سخت قبول کردن .
-
لگدپرانی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) lagadparāni ۱. لگداندازی.۲. [مجاز] تن به کار ندادن و از زیر بار در رفتن مثل لگد پراندن و از زیر بار در رفتن ستور.
-
جفته افکندن
لغتنامه دهخدا
جفته افکندن . [ ج ُت َ / ت ِ اَ ک َ د ] (مص مرکب ) جفته انداختن . لگد پراندن . اسکیزیدن . رجوع به جَفته و جفته انداختن شود.
-
اقذف
دیکشنری عربی به فارسی
از دهان بيرون پراندن , دفع کردن , انزال کردن , خروج مني , بيرون انداختن , معزول کردن , پرتاب , پرت , لگد , پرتاب کردن , پرت کردن , انداختن , شعبده , تردستي , حقه بازي , شيادي , چشم بندي
-
نزاء
لغتنامه دهخدا
نزاء. [ ن َ ] (ع اِمص ) آلیز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). جفتک . جفته . لگد پراندن ستور. جفتک پراندن ستور. در المنجد و اقرب الموارد این کلمه به کسر و ضم اول آمده است [ ن ِ / ن ُ ] و در منتهی الارب و به نقل از آن آنندراج به صورت متن . رجوع به نِزاء و ن...
-
جفتک انداختن
لغتنامه دهخدا
جفتک انداختن . [ ج ُ ت َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) جفته انداختن . لگد پراندن . از پشت با دو پا لگد پرانیدن . لگد زدن . آلیزیدن . رکل . اسکیزه . اسکیزیدن . || مخالفت کردن . (فرهنگ عامیانه ). || بدرفتاری کردن . بدلعابی کردن . (فرهنگ عوام ). || دیر پذیرفتن . ...
-
جفته زدن
لغتنامه دهخدا
جفته زدن . [ ج ُ ت َ / ت ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) آلیزیدن . اسکیزیدن . جفتک زدن . جفتک انداختن . لگد زدن ستور با دو پا. لگد پراندن ستور با دو پا از عقب : بغرید و یک جفته زد بر سرش به خاک اندر آمدسر و افسرش . فردوسی .و چون به پاردنب رسید آن اسب جفته برسین...