کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لک و لک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لک و لک
لغتنامه دهخدا
لک و لک . [ ل ِک ْ ک ُ ل ِ ] (اِ صوت ) حکایت آواز و صوت کفش آنکه آهسته و پیوسته رود.- لک و لک افتادن ؛ به این در و آن در یا لک و لک راه افتادن . یا لک ولک توی عالم و دنیا راه افتادن . بی سبب و غرض و فایدتی با دست تهی روی به قصدی آوردن : لک و لک راه ...
-
واژههای مشابه
-
لِکْ لِکْ
لهجه و گویش گنابادی
leklek در گویش گنابادی یعنی پا زدن ، رکاب زدن ، خط یازده ، پیاده روی
-
أَذَ ٰلِکَ
فرهنگ واژگان قرآن
آيا آن
-
مَا لَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
تو را چه شده - برای تو چه اتفاقی افتاده - نيست براي تو
-
ذَ ٰلِکَ
فرهنگ واژگان قرآن
آن
-
کَذَ ٰلِکَ
فرهنگ واژگان قرآن
اينگونه - اينچنين
-
لُکُّ پُلُکْ
لهجه و گویش گنابادی
lokopolouk در گویش گنابادی یعنی قطعه قطعه ، تجزیه شده ، جدا شدن ، فاصله گرفتن
-
لِکْ لِکیْ
لهجه و گویش گنابادی
lekleki در گویش گنابادی یعنی چرخ نخریسی
-
مَا يَکُونُ لَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
تو را نسزد - روا نیست که تو
-
واژههای همآوا
-
لک ولک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹لِکلِک› [عامیانه] lekkolek[k] کُند؛ آهسته.〈 لکولک کردن: (مصدر لازم) [عامیانه]۱. کند راه رفتن.۲. کاری را بهکندی انجام دادن.
-
لِک و لِک
لهجه و گویش تهرانی
کند راه رفتن .
-
لِک و لِک
فرهنگ گنجواژه
آواز کفش و راه رفتن، آهسته حرکت کردن. () راه افتادن= آهسته رفتن، () کردن= گذران زندگی در سطح پائین.
-
لَک و لَک
فرهنگ گنجواژه
دارای لکه.