کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لک لک گردن کُرکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لَک و لُنج/لیچ
لهجه و گویش تهرانی
لبها.
-
لَک و لوچه
لهجه و گویش تهرانی
لب و دهن
-
لَک و لیویل
لهجه و گویش تهرانی
دک و دهن
-
لَک و پَک
فرهنگ گنجواژه
اثاثه مختصر، اشیاء خرده ریز.
-
لُک و پُک
فرهنگ گنجواژه
درشت و ستبر.
-
لَک و پیس
فرهنگ گنجواژه
لکه روی صورت.
-
لَک و لُنج
فرهنگ گنجواژه
لب و لوچه.
-
لَک و لوچه
فرهنگ گنجواژه
لب و لوچه.
-
لَک و لیویر
فرهنگ گنجواژه
لب و لوچه.
-
دَک و لَک
فرهنگ گنجواژه
بی اعتبار، خالی.
-
Plegadis falcinellus
لکلکی سیاه نوکداسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ مرغمقدسیان و راستۀ لکلکسانان که منقار آنها خاکستری مایل به سیاه و انحنادار است و پرهای زینتی خرمایی و بنفش دارند و روی بالهای آنها سبز صیقلی است
-
stain resistance
مقاومت در برابر لکشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] مقاومت ماده در برابر لک شدن براثر عوامل لکهگذار، مانند چای و خون
-
جستوجو در متن
-
حواصل
واژهنامه آزاد
حواصیل؛ پرنده ای با پاها و گردن دراز شبیه به لک لک.
-
حواصل
واژهنامه آزاد
حواصیل؛ پرنده ای با پاها و گردن دراز شبیه به لک لک.
-
لکلک
لغتنامه دهخدا
لکلک . [ ل َ ل َ ] (اِ) لک لک . لقلق . ابوحدیج . قعقع. (منتهی الارب ). لقلاق . مرغی است حرام گوشت و از جمله ٔ طیور وحشی است . طائر آبی است .(غیاث ). زاغور. فالرغس . فالرغوس . بلارج . (برهان ). مرغی است مشهور که گردن و پای دراز دارد و مار شکار کند و چ...