کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
lakey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکی
-
lakie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکی
-
leeky
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکی
-
کیسل
واژهنامه آزاد
(لری، لکی) کوه سر. «کی» تلفظ لکی «کوه» و «سل» تلفظ لکی سر است، چون لک ها «ر» را در بسیاری از کلمات، «ل» می گویند.
-
cock-a-leekie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جک-لکی
-
wild leek
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکی وحشی
-
مزمت
واژهنامه آزاد
(لکی) غیبت.
-
به نوم
واژهنامه آزاد
(لکی) مشهور.
-
موز بره
واژهنامه آزاد
(لکی، لری) عصا.
-
میروژ
واژهنامه آزاد
واژه ای لکی است به معنی مورچه
-
حتم
واژهنامه آزاد
(لکی) حَتَم؛ بسیار یادکننده.
-
کن
واژهنامه آزاد
(لکی) kon، تپه.
-
الو
واژهنامه آزاد
(لکی) عقاب، باز.
-
کتو
واژهنامه آزاد
(لکی) کِتو؛ کتاب.
-
نیمه رو
واژهنامه آزاد
(لکی) نیمروز، ظهر، بعدازظهر.