کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لژیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لژیون
/ležyon/
معنی
از تقسیمات ارتش روم که شامل سه تا ششهزار سرباز میشد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لژیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: légion] ležyon از تقسیمات ارتش روم که شامل سه تا ششهزار سرباز میشد.
-
لژیون
فرهنگ فارسی معین
(لِ یُ) [ فر. ] (اِ.) از تقسیمات ارتش روم که از سه هزار تا شش هزار نفر تشکیل می شد.
-
لژیون
دیکشنری فارسی به عربی
جحفل
-
واژههای مشابه
-
لژیون دنور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: légion d'honneur] ležyondonor نشان افتخاری در فرانسه که ناپلئون بناپارت در سال ۱۸۰۲ میلادی تعیین کرد و امروز نیز اعطا میشود.
-
جستوجو در متن
-
legions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لژیون ها، لژیون، هنگ، سپاه رومی، گروه
-
Roman Legion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روم لژیون
-
foreign legion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لژیون خارجی
-
legionnaires
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لژیونرها، عضو لژیون
-
French Foreign Legion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لژیون خارجی فرانسه
-
legionnaire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لژیونر، عضو لژیون
-
جحفل
دیکشنری عربی به فارسی
لژيون , سپاه رومي , هنگ , گروه
-
legion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لژیون، هنگ، سپاه رومی، گروه
-
legionaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لژیونرها، سرباز لژیون، سرباز هنگ، سرباز سپاهی