کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لچک به سر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لچک به سر
لغتنامه دهخدا
لچک به سر. [ ل َ چ َ ب ِ س َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) زن . || زن ِ ضعیف . زنی ضعیفه یا فقیره در مقام جلب شفقت و رقت گویند: من یک لچک بسری بیش نیستم . من یک لچک بسرم با سه یتیم .
-
لچک به سر
لهجه و گویش تهرانی
زن ، جنس مؤنث
-
واژههای مشابه
-
لِچَّکْ
لهجه و گویش گنابادی
lecchak در گویش گنابادی یعنی روسری ، سربند
-
لَچَک
لهجه و گویش تهرانی
مثلث، روسری سه گوش
-
لچک پوش
لغتنامه دهخدا
لچک پوش . [ ل َ چ َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) لچک بسر. زن : هلاک چادرم و کشته ٔ لچک پوشم .الوغ بیک (از شعوری در کلمه ٔ چادر).
-
لَچک و تُرَنج
فرهنگ گنجواژه
نقش قالی، نقش مثلثی گوشه ها= لچک و نقش وسط قالی= ترنج .
-
جستوجو در متن
-
سرخاره
فرهنگ فارسی معین
(سَ رَ یا رِ) (اِ.) 1 - سوزن زرینی که زنان به جهت زینت بر سر زنند و مقنعه را با آن بر لچک بند کنند تا نیفتد. 2 - پنجه مانندی از استخوان که بدان تن را خارند.
-
مقنع
لغتنامه دهخدا
مقنع. [ م ِ ن َ ] (ع اِ) بر سرافکندنی زنان . مقنعة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه زنان سر خود را بدان بپوشانند. (از اقرب الموارد). ج ، مقانع. (ناظم الاطباء). چارقد. لچک . روسری . سرپوش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بهرام نیم که طیر...
-
کابل
لغتنامه دهخدا
کابل . [ ب ُ ] (اِخ ) شهر مهم و پایتخت افغانستان در 43درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 69 درجه و 13 دقیقه ٔ طول شرقی ، در 1762 گزی فوق سطح دریا واقع در نجدی حاصلخیز و پر آب و جمعیت آن در حدود 150000 تن است . (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ لغت کابل بنقل از دائ...