کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لپ تین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لپ تین
لغتنامه دهخدا
لپ تین . [ ل ِ ](اِخ ) نام یکی از دو قاتل اکتاو، قیصر روم . قاتل دیگر ایزوکرات نام داشت . (ایران باستان ج 3 ص 2127).
-
واژههای مشابه
-
lobe
لَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از بخشهای متمایز اندامهایی نظیر مغز و شش و کبد
-
لُپّ
لهجه و گویش تهرانی
گونه
-
لُپ
لهجه و گویش بختیاری
lop لُپ، گونه.
-
لپ لپ
لغتنامه دهخدا
لپ لپ . [ ل َ ل َ ] (اِ صوت ) صدا و آواز آش خوردن . || صدا و آواز آب خوردن سگ را گویند.(برهان ). || لف لف . رجوع به لف لف شود.
-
لپ لپ خورنده
دیکشنری فارسی به عربی
شارة
-
لُپ لُپ،() خوردن
لهجه و گویش تهرانی
با اشتها خوردن
-
lobed
لَپدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی با حاشیهای مرکب از لَپهای گرد و فرورفتگیهایی که حداکثر تا یکدوم نیمۀ سطح امتداد داشته باشد
-
buccal region, regio buccalis, cheek region
ناحیۀ لُپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از صورت در زیر برجستگی گونه
-
isolobal
هملَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی آن قطعههای مولکولی که تعداد و خواص تقارنی و انرژی تقریبی و شکل اوربیتالها و همچنین تعداد الکترونهای آنها یکسان است
-
لپ لپک
لغتنامه دهخدا
لپ لپک . [ل َ ل َ پ َ ] در (خوار) .
-
لپ ریات
لغتنامه دهخدا
لپ ریات . [ ل ِ رِ ](اِخ ) نام محلی به یونان . از مردم این ناحیه دویست تن سپاهی در جنگ پلاته (479 ق . م .) شرکت داشته اند. (ایران باستان ج 1 ص 844).
-
لپ سیوس
لغتنامه دهخدا
لپ سیوس . [ ل ِ ] (اِخ ) شارل ریشار. مصرشناس معروف آلمانی و استاد دارالعلوم برلن . مولد نورمبورگ . (1810 - 1884 م .).
-
لپ کشی
لهجه و گویش تهرانی
دارای لپ لاغر و پوستی که کش می آید