کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لِفت دادن، لفت و لعاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
لِفت دادن، لفت و لعاب
لهجه و گویش تهرانی
طول دادن،سخن را به درازا کشاندن/تفتیدن،سرخ کردن
-
جستوجو در متن
-
لفتش دادن
لغتنامه دهخدا
لفتش دادن . [ ل ِ ت ِ دَ ] (مص مرکب ) لفت دادن .به درازا کشانیدن کار یا چیزی یا سخنی را بی فایده . لفت و لعاب دادن . به طول و تفصیل و به طوء گفتن و کردن . القابش دادن . || بهم زدن . جنبانیدن .
-
چَر و چَر
فرهنگ گنجواژه
لفت ولیس.
-
چَرچَر،چرو چر
فرهنگ گنجواژه
لفت و لیس
-
گُرْپِیْج
لهجه و گویش گنابادی
gorpeyj در گویش گنابادی یعنی لفت دادن ، معطل کردن ، سرکار گذاشتن ، پیچاندن کسی یا انجام کاری
-
چَرچَر،چَرو چَر،()کردن/زدن
لهجه و گویش تهرانی
لفت و لیس،خوردن و چریدن،ولگردی
-
glazes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب ها، لعاب، مینا، لعاب شیشه، مهره، برق، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
صقيل
دیکشنری عربی به فارسی
لعاب , لعاب شيشه , مهره , برق , پرداخت , لعابي کردن , لعاب دادن , براق کردن , صيقل کردن , بي نور و بيحالت شدن(درگفتگوي ازچشم)
-
glaze
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب، مینا، لعاب شیشه، مهره، برق، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
glazed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
glazing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
تَلْفِتَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
تا ما را منصرف کني (ازمصدر التفات (باب افتعال) است و ثلاثي مجرد آن لفت است وقتي ميگويند : لفته عن کذا - فلاني را از فلان کار لفت کرد معنايش اين است که او را منصرف ساخت . و فلاني التفات کرد يعني روي خود را از آن سويي که داشت برگردانيد (و به سوي ديگر ن...
-
لَا يَلْتَفِتْ
فرهنگ واژگان قرآن
باز نگردد - رو بر نگرداند (ازمصدر التفات (باب افتعال) است و ثلاثي مجرد آن لفت است وقتي ميگويند : لفته عن کذا - فلاني را از فلان کار لفت کرد معنايش اين است که او را منصرف ساخت . و فلاني التفات کرد يعني روي خود را از آن سويي که داشت برگردانيد (و به سوي...
-
لیس
فرهنگ فارسی معین
1 - (ری . اِمص .) لیسیدن : لفت و لیس . 2 - (ص فا.) در ترکیب به معنی لیسنده آید: کاسه لیس .