کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لُغُز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لغز
دیکشنری فارسی به عربی
لغز
-
لغز خواندن
لغتنامه دهخدا
لغز خواندن . [ ل ُ غ َ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) لُغاز خواندن . عیب کردن از روی عناد و حسد و پرادعائی . در تداول عوام ، عیب گفتن چیزی یا کسی را.
-
لغز فروختن
لغتنامه دهخدا
لغز فروختن . [ ل ُ غ َ ف ُ ت َ ] (مص مرکب ) لغاز خواندن . لغازخوانی کردن : مدعی گو لغز و نکته به حافظ مفروش کلک ما نیز زبانی و بیانی دارد. حافظ.گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش آه از این لطف به انواع عتاب آلوده .حافظ.
-
پای لغز
لغتنامه دهخدا
پای لغز. [ ل َ ] (اِ مرکب ) عثرت . زلت . زلل . گناه . جرم . خطا. (برهان ) : شه از پند آن پیر پالوده مغزهراسان شد از کار آن پای لغز.نظامی .
-
لُغُز خوندن
لهجه و گویش تهرانی
حرف مُفت زدن
-
oblique-slip fault, diagonal-slip fault
گسل اریبلغز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن لغزش هم در جهت امتداد و هم در جهت شیب رخ داده باشد
-
dip-slip fault
گسل شیبلغز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که جابهجایی آن در جهت شیب سطح گسل صورت پذیرد
-
لُغاز، لُغُز، لغازک
لهجه و گویش تهرانی
متلک،طعنه و کنایه
-
لُغَز خون،لُغازَک خون
لهجه و گویش تهرانی
حرف مُفت زن
-
لُغَز و لطیفه
فرهنگ گنجواژه
داستان طعنهآمیز.
-
لغز و لیچار
فرهنگ گنجواژه
طعنه زنی.
-
لغز و نکته
فرهنگ گنجواژه
داستان.
-
واژههای همآوا
-
لغز
واژگان مترادف و متضاد
۱. چیستان، معما ۲. انتقاد، ایراد، خرده، لغاز ۳. متلک
-
لغز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَلْغاز] (ادبی) loqaz = چیستان
-
لغز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: لغز] [عامیانه] loqoz سخن کنایهآمیز توٲم با متلک.