کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لُغَز و لطیفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )شاطبی . قاسم بن فیرةبن ابی القاسم خلف بن احمد الرعینی الشاطبی الضریر. ابن خلکان گوید: او صاحب قصیده ٔ حرزالامانی و وجه التهانی در قراآت است و عده ٔ ابیات این قصیده 173 بیت است و در آن قصیده ابداعی تمام بکار رفته ا...
-
غیاث الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) جمشیدبن مسعودبن محمودبن محمد کاشانی . محیط طباطبائی در مقاله ٔ خود بعنوان «غیاث الدین جمشید» چنین آرد: غیاث الدین جمشید پسر مسعودبن محمودبن محمد طبیب از مردم کاشان بود. تاریخ تولد او را از روی قرینه و قیاس میتوان به دس...
-
دل دادن
لغتنامه دهخدا
دل دادن . [ دِ دَ ] (مص مرکب ) عاشق شدن . دلداده گشتن . علاقه یافتن . فریفته شدن . دوستدار کسی یاچیزی شدن . گرم الفت گردیدن . (آنندراج ) : نکشم ناز ترا و ندهم دل به تو من تا مرا دوستی و مهر تو پیدا نشود. منوچهری .دل دادم و کار برنیامدکام از لب یار بر...