کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لُعِنَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لُعِنَ
فرهنگ واژگان قرآن
لعنت شد(کلمه لعن به معناي دور کردن ملعون از رحمت است )
-
واژههای مشابه
-
لعن
واژگان مترادف و متضاد
سب، فریه، لعنت، ناسزا، نفرین
-
لعن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی] la'n ۱. نفرین کردن.۲. دشنام دادن.۳. راندن.
-
لعن
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ ع . ] (اِمص .) نفرین ، دشنام .
-
لعن
لغتنامه دهخدا
لعن . [ ل َ ] (ع مص ) نفرین . سنه . بَوه . سب ّ. خِزی . لعنت . نفرین کردن . (ترجمان القرآن جرجانی ).طرد. اِبعاد. راندن و دور کردن از نیکی و رحمت . (منتهی الارب ). دور کردن از خیر. ضد برکت . (قاموس کتاب مقدس ). جرجانی در تعریفات گوید: لعن من اﷲ، هو اب...
-
لعن
لغتنامه دهخدا
لعن . [ ل ُ ع َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لُعَنة. (منتهی الارب ).
-
لعن
دیکشنری فارسی به عربی
منع
-
لعن کردن
لغتنامه دهخدا
لعن کردن . [ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نفرین کردن : از اول نفس خود را کن مسلمان پس آنگه لعن کن بر کفر شیطان .پوریای ولی .
-
لعن کردن
دیکشنری فارسی به عربی
منع
-
طعن و لعن
لغتنامه دهخدا
طعن و لعن . [ طَ ن ُ ل َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع است . سرزنش و نفرین . رجوع به طعن و رجوع به لعن شود.
-
لعن و طعن
لغتنامه دهخدا
لعن و طعن . [ ل َ ن ُ طَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع . رجوع به لعن و نیز طعن شود.
-
لَعن و طَعن
فرهنگ گنجواژه
نفرین.
-
لعن و نفرین
فرهنگ گنجواژه
نفرین.
-
هرچیزی که مورد لعن واقع شود
دیکشنری فارسی به عربی
لعنة