کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَيْلَةَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دخیاء
لغتنامه دهخدا
دخیاء. [ دَ ] (ع ص ) لیلة دخیاء؛ شب تاریک . (منتهی الارب ).
-
محراج
لغتنامه دهخدا
محراج . [ م ِ] (ع ص ) لیلة محراج ؛ شب بسیار سرد. (منتهی الارب ).
-
تم
لغتنامه دهخدا
تم . [ ت ِم م ] (ع اِ) تبر. || بیل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ص ) تمام خلقت . (ناظم الاطباء). || لیلة التم و لیلة تمه ؛ شبی که ماه تمام باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
قادرة
لغتنامه دهخدا
قادرة. [دِ رَ ] (ع ص ) تأنیث قادر. رجوع به قادر شود. || لیلة قادرة؛ شب نرم و آسان سیر. (ناظم الاطباء): بین ارضک و ارض فلان لیلة قادرة. (منتهی الارب ).
-
لیلاء
لغتنامه دهخدا
لیلاء. [ ل َ ] (ع ص ) تأنیث اَلْیَل (لیلةٌ لیلاء و لیلةٌ لیلی )؛ شب دراز سخت یا شب سخت تاریک از ماه یا شب سی ام ماه . (منتهی الارب ).
-
سروش اصفهانی
لغتنامه دهخدا
سروش اصفهانی . [ س ُ ش ِ اِ ف َ ](اِخ ) (1228 - 1285 هَ . ق .) میرزا محمدعلی خان بن قنبرعلی اصفهانی سدهی . شرح احوال وی مجملاً در مجمعالفصحاء و گنج شایگان و حدیقةالشعراء و سایر تذکره های عهد قاجاریه مندرج است . ولی هیچ کدام از مآخذ مذکور متعرض این نک...
-
قمرالزمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: qamarozzamān) (عربی) ماه دوران ؛ (در اعلام) نام یکی از اشخاص هزار و یک شب (الف لیله ولیله).
-
صیاجة
لغتنامه دهخدا
صیاجة. [ ص َی ْ یا ج َ ] (ع ص ) لیلة صیاجة؛ شب روشن . (منتهی الارب ).
-
عامدة
لغتنامه دهخدا
عامدة. [ م ِ دَ ] (ع ص ) مؤنث عامد. لیلة عامدة؛ یعنی شب دراز. (اقرب الموارد) (المنجد).
-
غامة
لغتنامه دهخدا
غامة. [ غام ْ م َ ] (ع ص ) مؤنث غام ّ. لیلةٌ غامة؛ شب سخت گرم . || شب اندوه . (منتهی الارب ).
-
طلقة
لغتنامه دهخدا
طلقة. [ طَ ق َ ] (ع ص ) لیلة طلقة؛ شب نه گرم و نه سرد. (منتهی الارب ).
-
ومد
لغتنامه دهخدا
ومد. [ وَ م ِ ] (ع ص ) (لیلة...) شب سخت گرم . (منتهی الارب ). ومدة مثل آن است . (منتهی الارب ). || خشمگین . (اقرب الموارد).
-
ومدة
لغتنامه دهخدا
ومدة. [ وَ م ِ دَ ] (ع ص ) (لیلة...) شب سخت گرم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به وَمَد شود.
-
هالبة
لغتنامه دهخدا
هالبة. [ ل ِ ب َ ] (ع ص ) لیلة هالبة؛ شب داران . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
آذره
لغتنامه دهخدا
آذره . [ ذِ رَ ] (ع ص ) ماده اشتر قوی . || لیلة آذره ؛ شبی سرد. (مهذب الاسماء).