کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَيْلَةَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لیلة دامج
لغتنامه دهخدا
لیلة دامج . [ ل َ ل َ تُن ْ م ِ ] (ع اِ مرکب ) شبی تاریک . (مهذب الاسماء). لیل ٌ دامج . (منتهی الارب ).
-
لیلة دامس
لغتنامه دهخدا
لیلة دامس . [ ل َ ل َ تُن ْ م ِ ] (ع اِ مرکب ) شبی تاریک . (مهذب الاسماء). لیل ٌ دامس . (منتهی الارب ).
-
لیلة قمراء
لغتنامه دهخدا
لیلة قمراء. [ ل َ ل َ تُن ْ ق َ ] (ع اِ مرکب ) لیلة مقمر. شب مهتابی . مهتاب شب . و رجوع به حکمت اشراق ص 280 شود.
-
لیلة لیلاء
لغتنامه دهخدا
لیلة لیلاء. [ ل َ ل َ تُن ْ ل َ ] (ع اِ مرکب ) شبی تاریک . (مهذب الاسماء). شب دراز سخت یا شب سخت تاریک از ماه یا شب سی ام ماه . لیلة لیلی . (منتهی الارب ).
-
الف لیله
لغتنامه دهخدا
الف لیله . [ اَ ل ْ ل َ ل َ ] (اِخ ) الف لیلة ولیلة. هزار و یک شب . نام کتاب داستانی است که آن رابفارسی هزارویک شب نامند. رجوع به هزارویک شب و لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 1 و اعلام المنجد شود.
-
باد لیلَه
لهجه و گویش بختیاری
bâd-lila گردباد lila .
-
گرت لیله
لهجه و گویش بختیاری
gart-lila گردباد.
-
لیله اَفْتووَه
لهجه و گویش بختیاری
lila-aftowa لوله آفتابه.
-
لیله زدن
لهجه و گویش بختیاری
lila zadan درد دندان به هنگام تماس آن با خوردنى و نوشیدنى سرد و گرم.
-
لیله کِردن
لهجه و گویش بختیاری
lila kerdan 1. lila zadan ؛ 2. لوله کردن.
-
لیلة الرغائب
واژهنامه آزاد
" لَیْلَةُ الرَّغَائِب" شب برآوره شدن آرزوهای بلند ، شب بردن ثواب بسیار،اولین شب جمعه ازماه رجب. "صلاة الرغائب" نمازی که دراولین شب جمعه ماه رجب برای رسیدن به ثواب بسیار و برآورده شدن آرزوهای بلند خوانده می شود . ریشه واساس این نامگذاری و این اعمال ر...
-
جستوجو در متن
-
امشب
دیکشنری فارسی به عربی
ليلة
-
هریر
لغتنامه دهخدا
هریر. [ هََ ] (اِخ ) (لیلة الَ ...) رجوع به لیلةالهریر شود.
-
شهرزاد
لغتنامه دهخدا
شهرزاد. [ ش َ ] (اِخ ) چهرزاد. چهرآزاد. شیرزاد. دختری زیبا که داستانهای الف لیلة و لیلة (هزار و یکشب ) از زبان او نقل شده است . (از فرهنگ فارسی معین ).
-
لیل لیلاء
لغتنامه دهخدا
لیل لیلاء. [ ل َ لُن ْ ل َ ] (ع اِ مرکب ) لیلة لیلی . لیل لایل .لیل ٌ الیل . رجوع به لیلة لیلاء و رجوع به لیل شود.