کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَونه وِلّی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لَونه وِلّی
لهجه و گویش تهرانی
کبوتران نیمه وحشی که جفتی هرجا لانه میکنند.
-
واژههای مشابه
-
لونه
لغتنامه دهخدا
لونه . [ ل َ / لُو ن َ / ن ِ ] (اِ) گلگونه . (از اوبهی ). غازه و گلگونه و سرخی زنان باشد که به روی مالند. (برهان ). سرخاب : چه مایه کرده بر آن روی لونه گوناگون بر آنکه چشم تمتع کنم به رویش باز. قریع.این کلمه را سروری و شعوری و برهان نیز بدین صورت ضبط...
-
لونه
لغتنامه دهخدا
لونه . [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش حومه ٔ شهرستان دماوند. دارای سی تن سکنه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
لونة
لغتنامه دهخدا
لونة. [ ل َ ن َ ] (ع اِ) یکی خرمابن بسیاربار. (منتهی الارب ).
-
لُونَه
لهجه و گویش تهرانی
لانه
-
لونه
لهجه و گویش بختیاری
luna لانه، آشیانه luna muruz>:لانه مورچه> .
-
لونه کون
لغتنامه دهخدا
لونه کون . [ ل ُوْ ن ِ ک ُوْن ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع در 21هزارگزی شمال باختری کامیاران و سه هزارگزی تخت زنگی . کوهستانی و سردسیر. دارای 167 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت ...
-
لونه زنبور
لهجه و گویش تهرانی
محل خطرناک
-
لونه موش
لهجه و گویش تهرانی
خانه کوچک
-
لیز و لونَه
لهجه و گویش بختیاری
liz-o-luna جا و مکان.