کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَنگ لنگیدن لنگ زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لَنگ و لوک
فرهنگ گنجواژه
شَل، لَنگ.
-
لوک و لَنگ
فرهنگ گنجواژه
لنگان لنگان، لُکه رفتن.
-
پستک و لُنگ
لهجه و گویش تهرانی
وسایل سفر مختصر
-
پستک و لُنگ
فرهنگ گنجواژه
وسایل نظافت.،وسایل مختصر
-
لِنگ و لَغَت/لگد ،()انداختن
لهجه و گویش تهرانی
لگد
-
واژههای همآوا
-
لَنگ،لنگیدن،لنگ زدن
لهجه و گویش تهرانی
شَل،شَلیدن
-
جستوجو در متن
-
limps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس کردن، لنگی، لنگ، لنگیدن، شلیدن، خمیدن
-
لنگیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) langidan لنگانلنگان راه رفتن؛ راه رفتن لنگ: ◻︎ بلنگید در زیر من بارگی / از او بازگشتم به بیچارگی (فردوسی: ۶/۴۸۹).
-
عرج
فرهنگ فارسی معین
(عَ رَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) لنگ شدن ، لنگیدن . 2 - (مص .) لنگی .
-
limp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس کردن، لنگی، لنگ، لنگیدن، شلیدن، خمیدن، شل، اهسته رو، نرم، قابل انحناء
-
hobbled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشروب خوردن، داد و بیداد کردن، لنگیدن، شلیدن، لنگ لنگان راه رفتن، مانع حرکت شدن، خمیدن، دست و پای کسی را بستن
-
hobbling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجیب و غریب، داد و بیداد کردن، لنگیدن، شلیدن، لنگ لنگان راه رفتن، مانع حرکت شدن، خمیدن، دست و پای کسی را بستن
-
عرج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] لنگ شدن؛ لنگیدن؛ لنگی. 'araj
-
hobbles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجیب و غریب، داد و بیداد، زنجیر، پا بند، داد و بیداد کردن، لنگیدن، شلیدن، لنگ لنگان راه رفتن، مانع حرکت شدن، خمیدن، دست و پای کسی را بستن