کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَنگر لنگری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
anchor crown
تاج لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از لنگر که در آن قسمت بازوها به تنۀ لنگر وصل میشوند
-
flywheel, engine flywheel
چرخلنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چرخدندۀ سنگینی که بر روی محور دوار میللنگ قرار میگیرد و در ضمن کاستن از اثر ضربههای حاصل از احتراق بر میللنگ، با ایجاد لختی، تداوم حرکت میللنگ در هنگام قطع نیروی محرک را فراهم میکند
-
anchor eye
چشمی لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سوراخی در قسمت بالای تنۀ لنگر که محل عبور یا اتصال بخو یا حلقۀ زنجیر است
-
anchor light
چراغ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغی در سینۀ شناورِ درلنگر که شبهنگام از تمام جهات قابل رؤیت است
-
anchor cable, anchor chain, chain 2, chain cable
زنجیر لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] زنجیر یا طناب یا سیمی که لنگر را به شناور وصل میکند
-
anchor bell
زنگ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] زنگی در قسمت جلوی شناور که در هنگامی به صدا درمیآید که برحسب قوانین راهبردی "پرهیز از تصادم" بخواهند مِهگرفتگی یا تعداد بخوی به آب دادهشده را به پُل فرماندهی اعلام کنند
-
anchor head
سر لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مجموعۀ تاج و ناحیۀ پهنی که در بستر دریا گیر میکند
-
anchor flag
پرچم لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پرچمی به رنگ سبز یا قرمز یا حاوی عدد و حروف که در هنگام لنگراندازی یا لنگربرداری از آن استفاده میکنند
-
anchor bed, billboard 2
بستر لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سازۀ محکم شیبداری که در دو طرف سینهگاه کشتی تعبیه میشود تا لنگر شانهدار بهصورت ایمن بر روی آن قرار گیرد
-
anchor shackle
بخوی لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخویی که زنجیر را به حلقۀ لنگر متصل میکند
-
windlass
دوّار لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماشینی با یک قرقرۀ دندانهدار که معمولاً برای بالا کشیدن زنجیر لنگر به کار میرود و به یک قرقرۀ چرخنده برای بالا کشیدن طناب نیز مجهز است
-
anchor plate 1
سینی لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] صفحۀ فلزی محکمی که ناخن لنگر شانهدار بر روی آن قرار میگیرد
-
anchor stock
شانۀ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قطعهای در انتهای تنه و مقابل لنگر که با تنۀ لنگر شکل چلیپا میسازد
-
anchor buoy
شناوۀ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بویۀ کوچکی برای نشان دادن موقعیت لنگر، زمانی که لنگر در بستر دریا قرار دارد متـ . بویۀ لنگر
-
شناوۀ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← بویۀ لنگر