کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَقِينَا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لَقِينَا
فرهنگ واژگان قرآن
دیدیم - روبروشدیم (لقاء به معناي روبرو شدن و برخوردن دو چيز با يکديگر است ، و گاهي هم با اين کلمه تعبير ميشود از برخورد يکي با ديگري و گفته ميشود فلاني را ملاقات کرد و يا ملاقات ميکند ، البته اين کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصيرت استعمال ميشود ، ا...
-
جستوجو در متن
-
مَا يُلَقَّاهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن نمىيابند (از لقاء و ملاقات به معناي روبرو شدن و برخورد دو چيز با يکديگر است ، البته اين کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصيرت استعمال ميشود ، ادراک به حس مانند : تمنون الموت من قبل ان تلقوه - آرزوي مرگ ميکنيد قبلا از آنکه آن را ملاقات نماييد ، و اد...
-
لَاقِيهِ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را ملاقات كرد (ازلقاء و ملاقات به معناي روبرو شدن و برخورد دو چيز با يکديگر است ، البته اين کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصيرت استعمال ميشود ، ادراک به حس مانند : تمنون الموت من قبل ان تلقوه - آرزوي مرگ ميکنيد قبلا از آنکه آن را ملاقات نماييد ، ...
-
غرم
لغتنامه دهخدا
غرم . [ غ َ ] (ع مص ) لازم شدن بر کسی تاوان . (از منتهی الارب ) . || پرداختن دیه و وام و جز آن . (از اقرب الموارد).غُرم . غرامة. مَغرَم . (اقرب الموارد). || پرداختن سهم خود. || سهیم بودن در یک هزینه ٔ عمومی . (دزی ج 2 ص 209). || زیان بردن در تجارت . ...
-
صرصر
لغتنامه دهخدا
صرصر. [ ص َ ص َ ] (اِخ ) دو ده است به بغداد علیا و سفلی و این بزرگتر است از علیا. (منتهی الارب ). دو دیه از سواد بغداد است . صرصر علیا و صرصر سفلی و هر دو برکرانه ٔ نهر عیسی باشند و بسا آن را نهر صرصر خوانندو نهر را به آن دو نسبت داده اند. میان صرصر ...
-
لِقَاءِ
فرهنگ واژگان قرآن
ديدار(لقاء به معناي روبرو شدن و برخوردن دو چيز با يکديگر است ، و گاهي هم با اين کلمه تعبير ميشود از برخورد يکي با ديگري و گفته ميشود فلاني را ملاقات کرد و يا ملاقات ميکند ، البته اين کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصيرت استعمال ميشود ، ادراک به حس ما...
-
لِقَاءَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
دیدار ما(لقاء به معناي روبرو شدن و برخوردن دو چيز با يکديگر است ، و گاهي هم با اين کلمه تعبير ميشود از برخورد يکي با ديگري و گفته ميشود فلاني را ملاقات کرد و يا ملاقات ميکند ، البته اين کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصيرت استعمال ميشود ، ادراک به حس...
-
لِقَائِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
دیدار او(لقاء به معناي روبرو شدن و برخوردن دو چيز با يکديگر است ، و گاهي هم با اين کلمه تعبير ميشود از برخورد يکي با ديگري و گفته ميشود فلاني را ملاقات کرد و يا ملاقات ميکند ، البته اين کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصيرت استعمال ميشود ، ادراک به حس...
-
لَقُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
دیدند - روبروشدند (لقاء به معناي روبرو شدن و برخوردن دو چيز با يکديگر است ، و گاهي هم با اين کلمه تعبير ميشود از برخورد يکي با ديگري و گفته ميشود فلاني را ملاقات کرد و يا ملاقات ميکند ، البته اين کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصيرت استعمال ميشود ، ا...
-
لَقِيتُمُ
فرهنگ واژگان قرآن
دیدید - روبروشدید (لقاء به معناي روبرو شدن و برخوردن دو چيز با يکديگر است ، و گاهي هم با اين کلمه تعبير ميشود از برخورد يکي با ديگري و گفته ميشود فلاني را ملاقات کرد و يا ملاقات ميکند ، البته اين کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصيرت استعمال ميشود ، ا...
-
ذوطلوح
لغتنامه دهخدا
ذوطلوح . [ طَ ] (اِخ ) نام موضعی میان کوفة وفید. || نام مردی از بنی ودیعةبن تیم اﷲ. || یوم ذوطلوح ؛ نام یکی از جنگهای عرب است که آنرا یوم الصمد نیز خوانند و آن جنگی بود میان بعض قبائل عرب با بنی یربوع و ظفر بنویربوع را بود. و در مجمع الامثال میدانی آ...