کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوله ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
nasogastric tube, NG-tube
لولۀ بینیمعدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که با گذشتن از بینی و حنجره و حلق و مری به معده میرسد
-
jejunostomy tube
لولۀ تهیرودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که یک سر آن مستقیماً وارد تهیروده میشود و برای غذادهی طولانیمدت به کار میرود
-
main air reservoir pipe
لولۀ مخزن اصلی هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لولۀ هوایی متصل به مخزن اصلی که براساس سامانۀ کشش تحت فشار ده بار، برابر با یک مگاپاسکال، عمل میکند و از آن برای مصارف مختلف استفاده میشود
-
ballast suction pipe
لولۀ مَکِش ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] لولهای برای پروخالی کردن آب از مخازن ترازۀ شناور
-
neural tube defect, NTD
نقص لولۀ عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی نارسایی مادرزاد که در آن لولۀ عصبی کامل نیست و نخاع بیرون زده است
-
tubal factor infertility
ناباروری لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ناباروری زنان ناشی از ناهنجاری لولههای زهدان (uterine tube)
-
tubular bells, chimes 2
ناقوس لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعهای از لولههای فلزی به اندازههای مختلف که در یک قاب بهصورت عمودی و شبیه صفحهکلید پیانو قرار گرفتهاند و برای نواختن آنها با یک کوبه به بالای آنها ضربه میزنند
-
tube zithers, tubular zithers
مَعازف لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از مَعازف که محمل زههای آنها به شکل لوله است متـ . زیترهای لولهای
-
tube feeding care
مراقبت غذادهی لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] پرستاری و مدیریت بیماری که با لوله غذادهی میشود
-
tubular adenoma, androblastoma
تودغدۀ لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] 1. تودغدهای که یاختههایش چیدمانی لولهایشکل دارند 2. متداولترین پولیپ (polyp) تودغدهمانند راستروده که از میانسالی به بعد رخ میدهد
-
horizontal-tube evaporator
تبخیرکن لولهافقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] تبخیرکنی با مبدل پوسته ـ لولهای افقی که اغلب برای تهیۀ مایعی که خوراک دیگ بخار است به کار میرود
-
long-tube vertical evaporator
تبخیرکن لولهبلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] تبخیرکنی که در آن خوراک همراه با فشار به پایین یک دسته لولۀ قائم بلند وارد میشود و سپس مایع داغ بیرون لولهها، حرارت را به خوراک که در حال بالا رفتن است انتقال میدهد و سبب تبخیر بخشی از آن میشود
-
short-tube vertical evaporator, calandria evaporator, Roberts evaporator, standard evaporator
تبخیرکن لولهکوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] تبخیرکنی با یک دسته لولۀ قائم کوتاه که مایع گرمکننده در درون آنها و مایع درحالتبخیر در پوستۀ آنها جریان دارد
-
exhaust header
چندراهۀ لولهای دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چندراهۀ دودی که لولههای خروجی از دریچههای دود سیلندرها یکبهیک به آن وصل میشوند و لولۀ اگزوز به آن متصل است
-
uterosalpingography
زهدان ـ لولهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پرتونگاری از درون زهدان و لولههای فالوپ