کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لولهین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لولهین
لغتنامه دهخدا
لولهین . [ لو ل َ ] (اِ) لولهنگ . لولنگ . ابریق . ظرفی سفالین با لوله ای برای طهارت (شاید از لوله و ئین ، یعنی دارای لوله ).- لولهین کسی آب گرفتن یا بسیار آب گرفتن ؛ کنایه است از غنی بودن و معتبر بودن او. بسیار بودن مال او. دارا بودن . متمول بودن .-...
-
واژههای مشابه
-
لولهین خانه
لغتنامه دهخدا
لولهین خانه . [ لو ل َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جای نهادن لولهین (در مساجد و مدارس ).
-
لولهین دار
لغتنامه دهخدا
لولهین دار. [ لو ل َ ] (نف مرکب ) لولهنگ دار. آفتابه دار (در مساجد و مدارس ).
-
لولهین داری
لغتنامه دهخدا
لولهین داری . [ لو ل َ ] (حامص مرکب ) عمل لولهین دار. آفتابه داری . ابریق داری .
-
جستوجو در متن
-
لولین
لغتنامه دهخدا
لولین . (اِ) لولهین . لولهنگ . لولیین . و رجوع به لولهین ، لولهنگ و لولیین شود.
-
لولهنگ دار
لغتنامه دهخدا
لولهنگ دار. [ لو ل َ هَِ ] (نف مرکب ) نگهبان لولهین . لولهین دار. ابریق دار (در مساجد و مدارس و بقاع متبرکه ).
-
لیلِئى
لهجه و گویش بختیاری
lileiy لولهین، آفتابه گلین مخصوص نگهدارى روغن چراغ.
-
لولهنگ
فرهنگ فارسی معین
( لُ لَ هِ) (اِ.) = لولهین . لولین . لولئین : آفتابه گلی ، ابریق . ؛ ~ کسی زیاد آب گرفتن کنایه از: دارای نفوذ و اعتبار بودن .
-
ابریق
فرهنگ فارسی معین
( ا ِ) [ معر. ] (اِ.) 1 - کوزه . 2 - ظرف سفالین با دسته و لوله برای آب یا شراب . 3 - آفتابه ، لولهین . 4 - مطهره . 5 - وزنی معادل دو من .
-
لولنگ
لغتنامه دهخدا
لولنگ . [ لو ل ِ ] (اِ) لولهنگ . لولهین . ابریق و آفتابه ٔ گلی . ابریقی که از گل سازند.- امثال :لولنگش آب می گیرد ؛ صاحب نام است و عنوانی دارد. رجوع به لولهنگ شود.
-
لولهنگ
لغتنامه دهخدا
لولهنگ . [ لو ل َ هَِ ] (اِ) لولنگ . آفتابه ٔ گلی . لولهین . ابریق .- لولهنگ کسی آب گرفتن ؛ کنایه است از متمول بودن : لولهنگش آب برمیدارد؛ متمول است .
-
لولیین
لغتنامه دهخدا
لولیین . [ لو ل َ ] (اِ) ابریق . لولئین . لولهنگ . لولین . لولهین . لولنگ . آفتابه ٔ لوله دار که بیشتر مصرفش آبخانه است . اگرچه ظاهر آن است که لولین به یک یاء بر وزن روئین باشد مرکب از لوله و «ین » که کلمه ٔ نسبت است و لوله چیزی است مخروطی شکل که با ...
-
ابریق
لغتنامه دهخدا
ابریق . [ اِ ] (معرب ، اِ) معرب آبری (تاج العروس ) یا آبریز. ظرف سفالین برای شراب : ابریق می مرا شکستی ربّی برمن در عیش من ببستی ربّی . (منسوب به خیام ). || آبدستان . (خلاص نطنزی ) (مهذب الاسماء). تاموره . || کوزه ٔ آب . کوزه : پس فروشد ابله ایمان را...