کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوفرض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لوفرض
/lo[w]forez/
معنی
اگر فرض شود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوفرض
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] lo[w]forez اگر فرض شود.
-
واژههای همآوا
-
لو فرض
لغتنامه دهخدا
لو فرض . [ ل َ ف ُ رِ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) بگیریم . فرضاً گرفتیم . سَلمنا. اگر بگیریم . اگر فرض شود. گیرم .
-
جستوجو در متن
-
لو
لغتنامه دهخدا
لو. [ ل َ ] (ع حرف ) حرف شرط. اگر. اِن . گر. لوفُرض ِ، اگر فرض شود. ولو، ولو اینکه ، اگر هم . صاحب منتهی الارب گوید: هو حرف یقتضی فی الماضی امتناع مایلیه و استلزامه لتالیه . سیبویه ... (منتهی الارب ) : شک نیاوردگان کرده یقین اِن و لوشان به جای رای وز...
-
ثقل
لغتنامه دهخدا
ثقل . [ ث ِ ] (ع اِمص ، اِ) ثقالت . گرانی . سنگینی . (مقابل خفّت ) : خلقی را به ثقل وَطأت و فضل قوت در زیر پای پست میکرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 287). || رخت و باروبنه ٔ مسافر. بار سنگین . چیز گران : یعقوب ثقل و بنه ٔ او بر گرفت و بسیستان باز آمد. (...