کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوشاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لوشاب
/lušāb/
معنی
آب تیرۀ آمیخته با لای و لجن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوشاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹لوشابه› [قدیمی] lušāb آب تیرۀ آمیخته با لای و لجن.
-
لوشاب
لغتنامه دهخدا
لوشاب . (اِ مرکب ) آب ممزوج با لوش . لوشابه . آب لای ناک .
-
لوشاب
لغتنامه دهخدا
لوشاب . (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش میمه ٔ شهرستان کاشان ، واقع در 40هزارگزی باختر میمه . کوهستانی و سردسیر. دارای 270 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، انگور و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری است و از طریق رباط با اتومبیل بدانجا توا...
-
واژههای همآوا
-
لوش آب
لغتنامه دهخدا
لوش آب . (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد واقع در 7هزارگزی جنوب باختری فریمان ، سر راه مالرو عمومی فریمان به پاقلعه . جلگه و معتدل . دارای 86 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا سیب زمینی ، غلات و بنشن . شغل اهالی زراعت و راه آن ما...
-
جستوجو در متن
-
لوشابه
لغتنامه دهخدا
لوشابه . [ ب َ / ب ِ ] (اِمرکب ) آب ممزوج به لوش . لوشاب . آب لای ناک . || چرب و شیرین و دلکش باشد اعم از طعام و خوردنی وسخن و کلام شنیدنی . (برهان ). چرب و شیرین را گویند اعم از آنکه طعامی باشد یا سخنی . (جهانگیری ). لوسانه که چاپلوسی کردن و فروتنی ...
-
کاشان
لغتنامه دهخدا
کاشان . (اِخ ) (شهرستان ) کاشان یکی از شهرستانهای استان دوم و حدود آن به شرح زیر است :از طرف شمال و شمال باختری به شهرستان قم . از طرف خاور و شمال خاوری بدشت کویر. از طرف جنوب خاوری به بخش اردستان . از طرف جنوب به دهستانهای مورچه خورت و ده حق علوی از...