کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوسیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لوسیون
/lo(u)siyon/
معنی
محلول دارویی مایع که روی پوست مالیده میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: lotion] lo(u)siyon محلول دارویی مایع که روی پوست مالیده میشود.
-
لوسیون
دیکشنری فارسی به عربی
مستحضر
-
جستوجو در متن
-
eye-lotion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسیون چشم
-
lucerne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسیون، یونجه
-
calamine lotion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسیون کالامین
-
hand lotion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسیون دست
-
black lotion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسیون سیاه
-
body lotion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسیون بدن
-
lotions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسیون، شویه، شستشو
-
lotion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسیون، شویه، شستشو
-
مستحضر
دیکشنری عربی به فارسی
شويه , شستشو , محلول طبي مخصوص شستشويا ضد عفوني کردن صورت وغيره , لوسيون
-
لوقیون
لغتنامه دهخدا
لوقیون . (معرب ، اِ) فیلزهرج . (بحرالجواهر) (اختیارات بدیعی ). این کلمه از لوسیون گرفته شده است . (گااوبا). و رجوع به دیوخار شود. حضض . به لغت سریانی به معنی فیل زهرج است که درخت حضض باشد و ثمر آن مانند فلفل است و حضض عصاره ٔ آن بود، درد سپرز و یرقان...