کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لور
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ------- طاری: --------- طامه ای: ------- طرقی: --------- کشه ای: --------- نطنزی: -------
-
لور
واژهنامه آزاد
مجرای آب ؛ بویژه اگر در اثر بارندگی بوجود آمده باشد ، شیله.
-
لور
واژهنامه آزاد
Lewer به معنی لب در حالتی که مقداری آویزان باشد در مورد حیوانات و گاهی انسان برای تحقیر یا کنایه
-
واژههای مشابه
-
لَوَر
لهجه و گویش بختیاری
lavar دفعه:do lavar> دو دفعه>.
-
لور و حامه
لغتنامه دهخدا
لور و حامه . [ ] (اِخ ) (غیر مرحوم ) اسم دختر هوشیع نبی است که رمزاً اشاره به حال مملکت بنی اسرائیل است که رحمت خدا را گم کرده بودند (هوشیعا:6 و 8). رجوع به لوعمی شود. (قاموس کتاب مقدس ).
-
لور و سمسول
لغتنامه دهخدا
لور و سمسول . [ رُ س َ ](اِ مرکب ، از اتباع ) حرکات نابخردانه : چون به پنج رسید نشاط در ایشان آمد و رقص و کچول آغازیدند و لور و سمسول ورزیدند. (راحة الصدور راوندی ).
-
لور و کند
لغتنامه دهخدا
لور و کند. [ رُ ک َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) لوره کند : گفته سخا را قدری ریشخندخوانده سخن را طرفی لور و کند . نظامی .رجوع به لور، لوره کند و کند شود.
-
لور و لر
لغتنامه دهخدا
لور و لر. [ رُ ل َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) زمین سیلاب کنده در گذر سیل : گر سبکباری مترس از راه ناهموار از آنک بهترین میدان تک خرگوش را لور و لر است . امیرخسرو.رجوع به لر و لور شود.
-
جر و لور
لغتنامه دهخدا
جر و لور. [ ج َرْ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در این بیت گویا به معنی جوی و جر باشد : هشیار باش و خفته مرو تیز بر ستورتا نوفتد ستور تو ناگه به جر و لور.ناصرخسرو.
-
واژههای همآوا
-
لَوَر
لهجه و گویش بختیاری
lavar دفعه:do lavar> دو دفعه>.
-
جستوجو در متن
-
lur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لور
-
lor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لور
-
loir
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لور