کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوتی
لغتنامه دهخدا
لوتی . (اِ) قسمی ماهی .
-
لوتی
لغتنامه دهخدا
لوتی . (ص نسبی ) لوطی . منسوب به لوت . لوت خوار. شکم پرست . لوت دوست . و شاید از لوت به معنی عریان ، برهنگی ، عریانی ، لختی و عوری باشد.
-
واژههای مشابه
-
لوتى
لهجه و گویش بختیاری
luti لوطى، مطرب، نوازنده. نیز tošmâl .
-
بَچَه لُوتى
لهجه و گویش بختیاری
bača-luti 1. بچه لوطى، پسر بچهاى که همراه مطربان در مجلس عروسى مىرقصد؛ 2. جوان جلف.
-
واژههای همآوا
-
لوطی
واژگان مترادف و متضاد
۱. فاسد، هرزه ۲. بچهباز ۳. دستودلباز، سخی
-
لوطی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب. فارسی] luti = لودی
-
لوطی
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - جوانمرد، بخشنده . 2 - غلامباره .
-
لوطی
لغتنامه دهخدا
لوطی . (ص ) منسوب به قوم لوط. لاطی . لواطه کار. غلامباره . کودک باز. (غیاث ). هرزه کار و قمارباز و شراب خواره . (غیاث از چراغ هدایت ). بی باک و نامقیدی که هندیان بانکا گویند. (غیاث از مصطلحات ). رند و حریف و شوخ و بی باک و شلتاق که در هندوستان آن را ...
-
لوطی
لهجه و گویش تهرانی
جاهل،داش مشدی،باباشمل،جوانمرد
-
لوطی
واژهنامه آزاد
(ص) جوانمرد، بخشنده؛ غلامباره.
-
جستوجو در متن
-
lewty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوتی
-
lotiform
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوتی فرم