کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوبیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لوبیا
/lubiyā/
معنی
۱. از دانههای خوردنی سرشار از پروتئین که پختۀ آن خورده میشود؛ ژاژک؛ ژاژومک.
۲. گیاه این دانۀ علفی، گلهای ریز بنفش دارد و دانۀ آن در غلاف است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
haricot, legume
-
جستوجوی دقیق
-
لوبیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: لوبیاء، معرب، مٲخوذ از سُریانی] ‹لوبیه، لوویا› (زیستشناسی) lubiyā ۱. از دانههای خوردنی سرشار از پروتئین که پختۀ آن خورده میشود؛ ژاژک؛ ژاژومک.۲. گیاه این دانۀ علفی، گلهای ریز بنفش دارد و دانۀ آن در غلاف است.
-
لوبیا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) گیاه علفی بالارونده که به دور چوبی که در کنارش قرار می دهند می پیچد و بالا می رود. دانه های خوارکی آن در غلافی شبیه غلاف باقلا قرار دارد و انواع مختلف دارد: لوبیا سفید، لوبیا چیتی ، لوبیا قرمز و...
-
لوبیا
لغتنامه دهخدا
لوبیا. (اِ) لوبیاء . لوباء. (منتهی الارب ). از گیاهان دو لپه ای و از تیره ٔ پروانه داران و از دسته ٔ لوبیاها . این دسته اغلب ساقه های پیچنده و غلاف های دراز و دانه های بسیار دارند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 221). دانه ای است چون نخود، لکن کشیده و کم حجم ...
-
لوبیا
لغتنامه دهخدا
لوبیا. (اِخ ) الحوت الذی علیه الارض . (از معجم البلدان چ طهران ج 4 ص 38).
-
لوبیا
لغتنامه دهخدا
لوبیا. (اِخ ) بلاد لوبیا . (ابن البیطار در شرح کلمه ٔ سقنقور). || موضع اعجمی . (از معجم البلدان ).
-
لوبیا
دیکشنری فارسی به عربی
فاصولية
-
لوبیا
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: lubiyâ طاری: libiyâ طامه ای: luviyâ طرقی: liviyâ کشه ای: libiyâ نطنزی: lubiyâ
-
واژههای مشابه
-
لوبیا گرگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. فارسی] (زیستشناسی) lubiyāgorgi = ترمس
-
خوراک راگو با لوبیا سبز
دیکشنری فارسی به عربی
فاصوليا
-
جستوجو در متن
-
snail bean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوبیا لوبیا
-
carob bean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوبیا لوبیا
-
jumby bean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوبیا لوبیا
-
turtle bean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوبیا لوبیا