کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوبي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لوبي
معنی
تحميل گري کردن , راهرو , دالا ن , سالن انتظار(در راه اهن و غيره) , سالن هتل و مهمانخانه , سخنراني کردن , براي گذراندن لا يحه اي (درسالن انتظارنمايندگان مجلسين) سخنراني وتبليغات کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوبي
دیکشنری عربی به فارسی
تحميل گري کردن , راهرو , دالا ن , سالن انتظار(در راه اهن و غيره) , سالن هتل و مهمانخانه , سخنراني کردن , براي گذراندن لا يحه اي (درسالن انتظارنمايندگان مجلسين) سخنراني وتبليغات کردن
-
واژههای مشابه
-
لوبی
لغتنامه دهخدا
لوبی . [ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب به لوبیه ، از بلاد مصر. رجوع به لوبة شود. (سمعانی ). حبشی . (آنندراج ).
-
لوبی
لهجه و گویش تهرانی
لوبیای پخته که با روغن زیتون و آبلیمو میخورند.
-
جستوجو در متن
-
تحمیل گری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
لوبي
-
سالن انتظار(در راه اهن و غیره)
دیکشنری فارسی به عربی
لوبي
-
سالن هتل و مهمانخانه
دیکشنری فارسی به عربی
لوبي
-
برای گذراندن لا یحه ای (درسالن انتظارنمایندگان مجلسین) سخنرانی وتبلیغات کردن
دیکشنری فارسی به عربی
لوبي
-
labial consonant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همخونی لوبي
-
labial artery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شريان لوبي
-
دالا ن
دیکشنری فارسی به عربی
سقيفة , قاعة , لوبي , ممر
-
سخنرانی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخطب , تکلم , حديث , لوبي , محاضرة , موعظة
-
راهرو
دیکشنری فارسی به عربی
باب , لوبي , مدرج , مرور , معرض , ممر
-
لوبة
لغتنامه دهخدا
لوبة. [ ب َ ] (ع اِ) گروهی که با گروه دیگر باشند ودر مشورت امری شریک نشوند. || سنگلاخ . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). سنگستان سنگ سیاه . (منتخب اللغات ). ج ، لوب . || سیاهان . الواحد لوبی . (مهذب الاسماء). ابوعبیدة گوید: لوبة و نوبة بالضم فیهما، الح...