کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لواهس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لواهس
لغتنامه دهخدا
لواهس . [ ل َ هَِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لاهس . (اقرب الموارد). شتابکاران چابک دستان . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
لواحس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمعِ لاحِسَ] [قدیمی] lavāhes خوردنده؛ آکل.
-
لواحس
لغتنامه دهخدا
لواحس . [ ل َ ح ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لاحس : به ضیافتخانه ٔ عقارب نواهس و حیات لواحس بشتافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 456).
-
جستوجو در متن
-
شتابکار
لغتنامه دهخدا
شتابکار.[ ش ِ ] (ص مرکب ) عجول . کرمند. عاجل . کسی که از روی عجله کاری کند. خَدِب . (منتهی الارب ). قُلقُل . (منتهی الارب ). شتابنده و ساعی . (ناظم الاطباء) : شتابکارتر از باد وقت پاداشن درنگ پیشه تر از کوه وقت بادافراه . فرخی .مبارزانی همدست و لشکری...