کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لواحق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لواحق
/lavāheq/
معنی
= لاحقه
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ضمایم، منضمات
۲. پیشامدها، حوادث ≠ سوابق
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لواحق
واژگان مترادف و متضاد
۱. ضمایم، منضمات ۲. پیشامدها، حوادث ≠ سوابق
-
لواحق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمعِ لاحِقَة] lavāheq = لاحقه
-
لواحق
فرهنگ فارسی معین
(لَ حِ) [ ع . ] (ص . اِ.) جِ لاحقه و لاحق .
-
لواحق
لغتنامه دهخدا
لواحق . [ ل َ ح ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لاحق . ملحقات . پیوستها به دنبال چیزی . (منتخب اللغات ). || ج ِ لاحقة : و بر آنجمله که در احیای سوابق معدلت امیر عادل ناصرالدین ... سعی نمود تا آن رابه لواحق خویش بیاراست . (کلیله و دمنه ). گمان نمی باشد که شنزبه سو...
-
جستوجو در متن
-
منضمات
واژگان مترادف و متضاد
لواحق، ضمایم، پیوستها
-
متعلقات
واژگان مترادف و متضاد
۱. توابع، ضمایم، لواحق ۲. وابستگان، وابستهها
-
سوابق
لغتنامه دهخدا
سوابق . [ س َ ب ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ سابقه : گمان نمیباشد که شتر ... سوابق تربیت را به لواحق کفران خویش مقابله روا دارد. (کلیله و دمنه ). بحقوق صحبت و ممالحت و سوابق دوستی و مخالطت بیاراسته . (کلیله ودمنه ). سوابق معدلت امیر عادل ناصرالدین ... سعی نمود...
-
لاحقة
لغتنامه دهخدا
لاحقة. [ ح ِ ق َ ] (ع ص ) تأنیث لاحق . آنکه از پس واصل شده باشد و آن چیزی که بعد اول دررسد. مأخوذ از لحوق که به معنی از دنبال چیزی پیوستن است (غیاث ). || (اِ) پساوند. مزید مؤخر. ج ، لواحق .
-
حشرگائی
لغتنامه دهخدا
حشرگائی . [ ح َ ] (حامص مرکب ) قحبه گی . صاحب آنندراج گوید: زنی که چند کس جمع شده او را بگایند. معنی ترکیبی آن گائیده ٔ لواحق و توابع است . وحشرگاهی بدین معنی غلط است . رجوع به آنندراج شود.
-
متفرعات
لغتنامه دهخدا
متفرعات . [ م ُ ت َ ف َرْ رِ ] (ع ص ، اِ) ج ِمتفرع . توابع و لواحق و متعلقات . مشتقات و مناسبات .(از ناظم الاطباء). و رجوع به متفرع و متفرعة شود.
-
شروط
لغتنامه دهخدا
شروط. [ ش ُ ] (ع اِ) ج ِ شَرط. (دهار) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ِ شرط به معنی پیمان . (آنندراج ). رجوع به شرط شود. شرطها و پیمانها. (ناظم الاطباء) : همچنین بر من است مر کتاب و خادمان و حجاب و جمیع توابع و لواحق او را مثل این بیعت در التزام ...
-
متعلقات
لغتنامه دهخدا
متعلقات . [ م ُ ت َع َل ْ ل ِ ] (ع ص ، اِ) علاقه ها و توابع و لواحق و لوازم و ملزومات و متملکات و چیزهائی که در ملک کسی باشد. (ناظم الاطباء). || فرزند و عیال و اهل خانه و آنچه محسوب به خانه باشد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). کسان . خاصه ٔ مردم ...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن علی عین زربی منسوب به عین زربة، سرحد قرب مصیصة. شاعر است . او راست :و حقکم لازرتکم فی دجنةمن اللیل تخفینی کأنّی سارق و لازرت الاّ و السیوف شواهرعلی و اطراف الرّماح لواحق .رجوع به فوات الوفیات ج 1 ص 16 شود.
-
مضافات
لغتنامه دهخدا
مضافات . [ م ُ ] (ع اِ) متعلقات و منسوبات . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بلاد و نواحی که به شهری وابسته باشند در شمار مضافات آن شهر محسوب گردند : چون اسلام ظاهر گشت و پارس گرفتند آن را از مضافات عراق گردانیدند. و در قباله ها چنین نویسند و پا...