کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
له له پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ستودن
دیکشنری فارسی به عربی
اسمح له , صفق له , مجد , مديح
-
لهیدن
فرهنگ فارسی معین
(لِ دَ) (مص ل .) له شدن ، له و په شدن .
-
زنبق
دیکشنری عربی به فارسی
سوسن سفيد , زنبق , زنبق رشتي , لا له , گل لا له
-
تِلِقُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
teleqonnan له کردن، چیزى را میان انگشتان دست یا زیر پا له کردن.
-
لهیدن
لغتنامه دهخدا
لهیدن . [ ل ِ دَ ] (مص ) له شدن . (یک مصدر بیشتر ندارد و گویا امر هم ندارد). خرد و خاکشی شدن . له و په شدن . له و لورده شدن .
-
harled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
له شده
-
مالک بودن
دیکشنری فارسی به عربی
له
-
ناگزیر بودن
دیکشنری فارسی به عربی
له
-
مجبور بودن
دیکشنری فارسی به عربی
له
-
عقیده داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
له
-
مال او (مرد)
دیکشنری فارسی به عربی
له
-
مال انمرد
دیکشنری فارسی به عربی
له
-
مال ان
دیکشنری فارسی به عربی
له
-
لَمبیدن
لهجه و گویش تهرانی
له کردن
-
شارپوندن
واژهنامه آزاد
له کردن،