کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لنگرگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لنگرگاه
/langargāh/
معنی
جای لنگر انداختن و ایستادن کشتی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اسکله، بارانداز، بستنگاه، بندر، بندرگاه
دیکشنری
anchorage, dock, harbor, haven, marina, port, waterfront
-
جستوجوی دقیق
-
anchorage 2
لنگرگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] منطقهای از دریا نزدیک به ساحل که دارای بستر مناسبی برای لنگراندازی است
-
لنگرگاه
واژگان مترادف و متضاد
اسکله، بارانداز، بستنگاه، بندر، بندرگاه
-
لنگرگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی. فارسی] langargāh جای لنگر انداختن و ایستادن کشتی.
-
لنگرگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ یو - فا. ] (اِمر.) جای توقف کشتی در بندر.
-
لنگرگاه
لغتنامه دهخدا
لنگرگاه . [ ل َ گ َ ] (اِ مرکب ) جائی که کشتی در دریا بایستد و پیشتر نتواند رود. دهانه و یا جائی از دریا که کشتی آنجا بایستد. خور. بندر. کلاّء. (منتهی الارب ): مرسی ، مراسی ؛ لنگرگاهها.
-
لنگرگاه
دیکشنری فارسی به عربی
اجرة , حوض السفن , رصيف , سد , مضجع , ميناء
-
لنگرگاه
واژهنامه آزاد
لِنْگِرْگاه:(lengergah) در گویش گنابادی (گبری) یعنی قربانگاه ، محل ارتباط با عالم مردگان و اجنه (دیوها) و قربانی برای خدایان
-
واژههای مشابه
-
لِنْگِرْگاه
لهجه و گویش گنابادی
lengergah در گویش گنابادی، گبری یعنی قربانگاه ، محل ارتباط با عالم مردگان و اجنه(دیوها) و قربانی برای خدایان
-
quarantine anchorage
لنگرگاه قرنطینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محلی در ورودی بندرگاه که معمولاً با شناوۀ زرد مشخص میشود و کشتیها در آنجا لنگر میاندازند تا مقررات قرنطینه در مورد آنها اعمال شود
-
واژههای همآوا
-
لِنْگِرْگاه
لهجه و گویش گنابادی
lengergah در گویش گنابادی، گبری یعنی قربانگاه ، محل ارتباط با عالم مردگان و اجنه(دیوها) و قربانی برای خدایان
-
جستوجو در متن
-
anchorage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگرگاه، لنگر گاه، لنگراندازی، باج لنگرگاه
-
anchoritess
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگرگاه