کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لند و لند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لند و لند
لغتنامه دهخدا
لند و لند. [ ل ُ دُ ل ُ ] (اِ مرکب ) غُر و غر. رجوع به لندلند و لندیدن شود.
-
واژههای همآوا
-
لُند و لُند
فرهنگ گنجواژه
غرغر کردن. () کردن= غُرغُر کردن.
-
جستوجو در متن
-
غره لنده زدن
لغتنامه دهخدا
غره لنده زدن . [ غ ُرْ رَ / رِ ل ُ دَ / دِ زَ دَ ] (مص مرکب ) تلفظی در غر و لند زدن . رجوع به غر و لند زدن شود.
-
نق زدن
لغتنامه دهخدا
نق زدن . [ ن ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) غر و لند کردن .
-
لندلند
لغتنامه دهخدا
لندلند. [ ل ُل ُ ] (اِ مرکب ) غُرغر. رجوع به لند و لندیدن شود.
-
لندر
لغتنامه دهخدا
لندر. [ ل َ دَ ] (اِخ ) موضعی به مازندران . رجوع به لند شود. (از مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 130).
-
لندش
لغتنامه دهخدا
لندش . [ ل ُ دِ ] (اِمص ) سخن کردن در زیر لب از غایت غضب . (آنندراج ). رجوع به لند و به لندیدن شود.
-
دایچ
لغتنامه دهخدا
دایچ . (اِخ ) (تلفظ ترکی دوچ ) نامی که بقوم و نژاد آلمانی دهند و بدین سبب سرزمین آلمان را دایچ لاند (دوچ لند) نامند. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
گودن
لغتنامه دهخدا
گودن . [ دِ ] (اِخ ) جان (1605 - 1672 م .). اسقف معروف رسمی انگلیس که از زمان الیزابت اول پذیرفته شد. وی در می لند متولد شد. گودن هواخواه مجلس و سپس شارل اول و اسقف اکستر و ورسستر بوده است .
-
بالتیمور
لغتنامه دهخدا
بالتیمور. [ م ُ ] (اِخ ) (جورج کالورت ) مالک بزرگ انگلیسی متولد یورکشایر انگلیس بنیان گذار کلنی ماری لنداز آمریکا (بالتیمور) و فرماندار همان ناحیه (1580 - 1632 م .). نام مرکزی ناحیه ٔ مری لند از نام اوست .
-
قالند
واژهنامه آزاد
قا لند بر گرفته شده از دو کلمه قال در زبان لری به معنی(فریاد) و لند که مخفف کلمه (بلند) می باشد که میشود(قال بلند) که بر اثر گذشت زمان و کوتاه شدن و مخفف شدن واژگان هم اکنون قالند تلفظ میشود 0در گذشته این روستا مردم از طریق تشمال یا همان خطیر که صدا ...
-
زک
لغتنامه دهخدا
زک . [ زُ ] (اِ) خود به خود حرف زدن باشد در زیر لب . (برهان ). خود به خود حرف زدن است . (انجمن آرا)(آنندراج ). و امر به این معنی هم هست که بزک و عوام گویند بلند بضم لام . (برهان ). لند و تکلم با خود زیرلب . (ناظم الاطباء). سخنی که از روی خشم در زیر ل...
-
لندهور
لغتنامه دهخدا
لندهور. [ ل َ دِ ](اِخ ) به معنی پسر آفتاب ، چه لند به معنی پسر و هورآفتاب را گویند و نام پادشاهی بوده عظیم الشأن در هندوستان و اعتقاد برهمنان آن است که چون نیر اعظم به مادر او نظر کرد او حامله شد و فارسیان به این سبب او را لندهور خوانند. (برهان ). ...