کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لمشک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لمشک
/le(a)mešk/
معنی
۱. ماست چکیده.
۲. ماستی که در آن شیر و نمک بریزند و نانخورش درست کنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لمشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹لمسک› [قدیمی] le(a)mešk ۱. ماست چکیده.۲. ماستی که در آن شیر و نمک بریزند و نانخورش درست کنند.
-
لمشک
فرهنگ فارسی معین
(لَ مِ) (اِ.) ماستی که در آن شیر و نمک بریزند و بخورند.
-
لمشک
لغتنامه دهخدا
لمشک . [ ل ِ م ِ ] (اِ) جغرات و ماستی را گویند که شیر و نمک در آن ریزند و خورند. لمسک . (برهان ).
-
جستوجو در متن
-
لمسک
لغتنامه دهخدا
لمسک .[ ل ِ م ِ ] (اِ) لمشک . (برهان ). رجوع به لمشک شود.