کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لمحه لمحه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لمحه لمحه
معنی
( ~ . ~ .) [ ع . ] (ق مر.) دمبدم ، همیشه ، همواره .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لمحه لمحه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ~ .) [ ع . ] (ق مر.) دمبدم ، همیشه ، همواره .
-
واژههای مشابه
-
لمحة
دیکشنری عربی به فارسی
برانداز , برانداز کردن , نگاه , نگاه مختصر , نظراجمالي , مرور , نگاه مختصرکردن , نظر اجمالي کردن , اشاره کردن ورد شدن برق زدن , خراشيدن , به يک نظر ديدن , نگاه کم , نگاه اني , نظر اجمالي , نگاه سريع , اجمالا ديدن , بيک نظر ديدن , اتفاقا ديدن , نگاه ز...
-
جستوجو در متن
-
چشمزد
واژگان مترادف و متضاد
لمحه، لحظه، آن، ثانیه
-
ثانیه
واژگان مترادف و متضاد
آن، دم، طرفهالعین، لحظه، لمحه
-
چشم به هم زدن
واژگان مترادف و متضاد
آن، طرفهالعین، لحظه، لمحه
-
طرفهالعین
واژگان مترادف و متضاد
لمحه، لحظه، یک چشم به هم زدن، آن
-
دقیقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. لطیفه، نکته ۲. لحظه، لمحه
-
حین
واژگان مترادف و متضاد
آن، اثنا، ثانیه، خلال، دم، ضمن، لحظه، لمحه، وقت، هنگام
-
لحظه
واژگان مترادف و متضاد
آن، ثانیه، حین، دقیقه، دم، لمحه، نفس، وقت، وهله
-
نفس
واژگان مترادف و متضاد
۱. آن، لحظه، لمحه ۲. آه، نسمت، نسمه ۳. تنفس، دم
-
نظره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نظرَة] [قدیمی] nazre ۱. یک مرتبه نگریستن؛ یک نظر انداختن؛ لمحه.۲. شکل؛ هیئت.
-
آن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ثانیه، حین، دم، طرفهالعین، لحظه، لمحه، نفس، وقت ۲. حسن، نزاکت ۳. مال، متعلق
-
glimpses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشم اندازها، نظر اجمالی، لمحه، نگاه سریع، نگاه کم، نگاه انی، نگاه اجمالی کردن، اجمالا دیدن، بیک نظر دیدن، اتفاقا دیدن