کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لقز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لقز
لغتنامه دهخدا
لقز. [ ل َ ] (ع مص ) مشت بر سینه زدن یا هر جا که باشد. || لگدزدن . || به مشت بر سینه و بر گردن زدن درهر لگد زدن . (منتهی الارب ). بر قفا بزدن . (زوزنی ).
-
واژههای همآوا
-
لغز
واژگان مترادف و متضاد
۱. چیستان، معما ۲. انتقاد، ایراد، خرده، لغاز ۳. متلک
-
لغز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَلْغاز] (ادبی) loqaz = چیستان
-
لغز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: لغز] [عامیانه] loqoz سخن کنایهآمیز توٲم با متلک.
-
لغز
فرهنگ فارسی معین
(لُ غُ) (اِ.) (عا.) خُرده ، عیب ، ایراد.
-
لغز
فرهنگ فارسی معین
(لُ غَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - چیستان ، سخن سر بسته و مشکل . 2 - راه های کج و معوج .
-
لغز
لغتنامه دهخدا
لغز. [ ل َ ] (اِمص ) صاحب آنندراج گوید: خزیدن باشد از جای خود، یعنی لغزیدن . و در فرهنگ اوبهی آمده : فروخزیدن بود از جای خود، گویند: پایش لغزید. اما لغز اسمی است که از آن مصدر لغزیدن و صیغه های دیگر ساخته اند و ترکیب هایی با کلمات دیگر نیز دارد، نظیر...
-
لغز
لغتنامه دهخدا
لغز. [ ل َ ] (ع اِ) سوراخ کلاکموش و سوسمار و موش . لُغَز. لُغز. (منتهی الارب ).
-
لغز
لغتنامه دهخدا
لغز. [ ل َ ] (ع مص ) برگردانیدن چیزی را از وجه آن . (منتهی الارب ).
-
لغز
لغتنامه دهخدا
لغز. [ ل ُ ] (ع اِ) لُغُز. لُغَز. (منتهی الارب ). چیستان . دیسان . (لغت محلی شوشتر ذیل دیسان ). ج ، الغاز. || سوراخ کلاکموش و سوسمار و موش . لَغْز. لُغَز. (منتهی الارب ).
-
لغز
لغتنامه دهخدا
لغز. [ ل ُ غ َ ] (ع اِ) سوراخ کلاکموش و سوسمار و موش . لُغز. || چیستان . لُغُز. لُغْز. ج ، الغاز. (منتهی الارب ). ماکذا. دیسان . (لغت محلی شوشتر، ذیل دیسان ). چیست آن . سخنی باشد پوشیده . (اوبهی ). پَرد. (السامی ). بُرد. (سروری ). اُحجیه . بَرد. (بره...
-
لغز
لغتنامه دهخدا
لغز. [ ل ُ غ ُ ] (ع اِ) چیستان . لُغَز. ج ، اَلغاز. (منتهی الارب ).
-
لغز
لغتنامه دهخدا
لغز.[ ل ُ ] (اِخ ) از نواحی یمامه . (از معجم البلدان ).
-
لُغُز
لهجه و گویش گنابادی
loghouz در گویش گنابادی یعنی کُرکُری خواندن ، هارت و پوت ، ادعا کردن توخالی و بی پایه و عمل