کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لف ء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
لفاً
واژگان مترادف و متضاد
بهپیوست، بهضمیمه، تلواً، جوفاً
-
لفاً
لغتنامه دهخدا
لفاً. [ ل َ ف فَن ْ ] (ع ق ) در لف .در طی ّ. در جوف . جوفاً: رسید وجه را لفا فرستادم .
-
لفع
لغتنامه دهخدا
لفع. [ ل َ ] (ع مص ) همه ٔ سر سپید گردیدن . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
لفاء
لغتنامه دهخدا
لفاء. [ ل َ ] (ع مص ) لَف ْء. رجوع به لَف ْء شود.
-
برهنه نمودن
لغتنامه دهخدا
برهنه نمودن . [ ب ِ رَ ن َ / ن ِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) برهنه کردن . لَف ْء. لفاء. (از منتهی الارب ).
-
مرغزار
لغتنامه دهخدا
مرغزار. [ م َ ] (اِ مرکب ) سبزه زار و زمینی که مرغ در آن بسیار رسته باشد. (برهان ). جایی را گویند که در آن سبزه بسیار رسته باشد. (از غیاث ) (از آنندراج ). آنجا که مرغ روییده است . زمینی که در آن گیاه مرغ فراوان باشد و سبزه زار و علفزار و چراگاه . (نا...