کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لفکه لی مصطفی پاشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لفکه لی مصطفی پاشا
لغتنامه دهخدا
لفکه لی مصطفی پاشا. [ ل ُ ک َ م ُ طَ فا ] (اِخ ) رجوع به مصطفی پاشا شود. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
جستوجو در متن
-
لالا مصطفی پاشا
لغتنامه دهخدا
لالا مصطفی پاشا. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) رجوع به مصطفی پاشا شود. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
کمالیون
لغتنامه دهخدا
کمالیون . [ ک َ لی یو ] (اِخ ) پیروان مصطفی کمال پاشا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کمال پاشا (آتاتورک ) شود.
-
دال طبان
لغتنامه دهخدا
دال طبان . [ ] (اِخ ) مصطفی پاشا. رجوع به مصطفی پاشا و نیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
-
مصطفی کمال پاشا
لغتنامه دهخدا
مصطفی کمال پاشا. [ م ُ طَ فا ک َ ] (اِخ ) آتاترک . رهبر و بنیان گذار کشور و دولت ترکیه ٔ امروزی . رجوع به کمال پاشا شود.
-
اطه لی
لغتنامه دهخدا
اطه لی . [ ] (اِخ )اده لی . مصطفی بن حمزه . از عالمان قرن یازدهم هجری بود. رجوع به مصطفی و معجم المطبوعات ستون 1750 شود.
-
غازی
لغتنامه دهخدا
غازی . (اِخ ) لقب مصطفی کمال پاشا نخستین رئیس جمهور ترکیه معروف به آتاتورک . رجوع به کمال پاشا شود.
-
قبلان مصطفی پاشا
لغتنامه دهخدا
قبلان مصطفی پاشا. [ ق َ ب َ م ُ طَ فا ] (اِخ ) مرزفونی . وی در روزگار سلطان محمد چهارم (1678-1278 م .) متولی منصب استانداری ولایات گردید. (ذیل المنجد).
-
ابوبکربن مصطفی پاشا
لغتنامه دهخدا
ابوبکربن مصطفی پاشا. [ اَ بو ب َ رِ ن ِ م ُ طَ فا ] (اِخ ) خوشنویسی ترک در خدمت بابعالی . در سال 1181 هَ . ق . درگذشته است .
-
حاجی مصطفی پاشا
لغتنامه دهخدا
حاجی مصطفی پاشا. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) وی قائد سپاهی بود که در عصر سلطان احمدخان پادشاه عثمانی به ایران آمد و در آنجا بعضی پیشرفت ها کرد و در آن وقت منصب چاووش باشی داشت و سپس در 1139 هَ . ق .بدو عنوان میرمیران دادند. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مصطفی آیدینی . رجوع به حسین قره تپه لی شود.
-
مصطفی بای
لغتنامه دهخدا
مصطفی بای . [م ُ طَ فا ] (اِخ ) یا مصطفی پاشا ابن محمودبن محمد رشید، مکنی به ابوالنخبة. امیر تونس . پس از مرگ برادرش حسین به سال 1251 هَ . ق . به فرمانروایی تونس رسید و به نیکوسرشتی حکومت راند تا در سال 1253 هَ . ق . درگذشت . تولد وی به سال 1201 بود....
-
صاری مصطفی پاشا
لغتنامه دهخدا
صاری مصطفی پاشا. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) وی در عصر سلطان محمودخان اول میزیست و بسال 1153 هَ . ق . به قپودانی (کاپیتانی ) منصوب شد و بیش از یک سال و نیم در این مقام ببود و بسال 1157 بار دیگر به مقام قپودان پاشائی نایل گشت و در سال 1158 درگذشت . (قاموس ال...
-
تپه دلنلی
لغتنامه دهخدا
تپه دلنلی . [ ت ِ پ ِ دِ ل ِ ] (اِخ ) (علی پاشا...) یکی از وزرای مقتدر زمان سلطان سلیم خان ثالث و مصطفی خان رابع و محمودخان ثانی . او از قصبه ٔ تپه دلن واقع در آلبانی است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 4 ص 3190 (علی پاشا) و تپه لنی شود.