کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لغو کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لغو کردن
دیکشنری
abolish, abort, abrogate, cancel, lift, nullify, recall, repeal, reverse, vacate, annul
-
جستوجوی دقیق
-
لغو کردن
لغتنامه دهخدا
لغو کردن . [ ل َغ ْوْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ابطال کردن ، چنانکه پیمانی یا قانونی .
-
لغو کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابطل , الغ , الغاء
-
واژههای مشابه
-
لِغْوَ
لهجه و گویش گنابادی
leghwa در گویش گنابادی یعنی گیج شدن ، گیج بازی در آوردن ، سرگیجه، بیخود و بیهوده ، کار بی فایده
-
cancellation clause
شرایط لغو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بندی از قرارداد که در آن شرایطی که ممکن است به فسخ قرارداد منجر شود، ذکر میشود
-
لغو شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) باطل شدن .
-
لغو گفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) بیهوده گفتن ، سخن باطل گفتن .
-
لغو شدن
لغتنامه دهخدا
لغو شدن . [ ل َغ ْوْ ش ُ دَ ](مص مرکب ) باطل شدن ، چنانکه امتیازی یا قراردادی .
-
لغو گفتن
لغتنامه دهخدا
لغو گفتن . [ ل َغ ْوْ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) حرف مفت زدن . بیهوده گفتن . سخن نسنجیده گفتن . جفنگ گفتن .
-
لغو بردگی
دیکشنری فارسی به عربی
إبطالُ الإستِرقاقِ (حالهِ الرّقِّ)
-
لغو کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أبطلَ
-
لغو تبعیض
دیکشنری فارسی به عربی
إلغاء التمييز
-
لغو تحریمها
دیکشنری فارسی به عربی
رفع الحصار
-
لغو وزشت
فرهنگ گنجواژه
ناروا.
-
cancellation by the traveller
لغو به خواست مسافر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فسخ قرارداد سفر یا خدمات گردشگری به خواست مسافر قبل از استفاده از آن