کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لغو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لغو کردن
لغتنامه دهخدا
لغو کردن . [ ل َغ ْوْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ابطال کردن ، چنانکه پیمانی یا قانونی .
-
لغو گفتن
لغتنامه دهخدا
لغو گفتن . [ ل َغ ْوْ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) حرف مفت زدن . بیهوده گفتن . سخن نسنجیده گفتن . جفنگ گفتن .
-
لغو بردگی
دیکشنری فارسی به عربی
إبطالُ الإستِرقاقِ (حالهِ الرّقِّ)
-
لغو کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أبطلَ
-
لغو تبعیض
دیکشنری فارسی به عربی
إلغاء التمييز
-
لغو کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابطل , الغ , الغاء
-
لغو تحریمها
دیکشنری فارسی به عربی
رفع الحصار
-
لغو وزشت
فرهنگ گنجواژه
ناروا.
-
cancellation by the traveller
لغو به خواست مسافر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فسخ قرارداد سفر یا خدمات گردشگری به خواست مسافر قبل از استفاده از آن
-
forecast cancellation, FCST CNL
لغو پیشبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پیامی که لغو یک پیشبینی معتبر را اعلام میکند
-
cycle cancellation
لغو دورۀ درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] متوقف کردن دورۀ لقاح برونتنی در نتیجۀ پاسخ تخمدانی ضعیف
-
لغو و دروغ
فرهنگ گنجواژه
ناروا.
-
cancel all registered supplementary services
لغو همۀ خدمات مکمل ثبتشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که به مشترک امکان میدهد تمام خدمات مکمل ثبتشده را لغو کند
-
واژههای همآوا
-
لقو
لغتنامه دهخدا
لقو. [ ل َق ْوْ] (ع مص ) لقوه زده گردیدن . || لقوه زده گردانیدن . (منتهی الارب ). معلول به علت لقوه گردانیدن .
-
لَغْوٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بيهوده - هر عمل و گفتاري است که مورد اعتنا نباشد ، و هيچ فايدهاي که غرض عقلا بر آن تعلق گيرد نداشته باشد ( و به طوري که گفتهاند : شامل تمامي گناهان ميشود . و مراد از مرور به لغو گذر کردن به اهل لغو است در حالي که سر گرم لغو باشند . )