کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لعن کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لعن کردن
لغتنامه دهخدا
لعن کردن . [ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نفرین کردن : از اول نفس خود را کن مسلمان پس آنگه لعن کن بر کفر شیطان .پوریای ولی .
-
لعن کردن
دیکشنری فارسی به عربی
منع
-
واژههای مشابه
-
طعن و لعن
لغتنامه دهخدا
طعن و لعن . [ طَ ن ُ ل َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع است . سرزنش و نفرین . رجوع به طعن و رجوع به لعن شود.
-
لعن و طعن
لغتنامه دهخدا
لعن و طعن . [ ل َ ن ُ طَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع . رجوع به لعن و نیز طعن شود.
-
لَعن و طَعن
فرهنگ گنجواژه
نفرین.
-
لعن و نفرین
فرهنگ گنجواژه
نفرین.
-
هرچیزی که مورد لعن واقع شود
دیکشنری فارسی به عربی
لعنة
-
جستوجو در متن
-
maledicts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مردانه، بدگویی کردن، لعنت کردن بر، لعن کردن
-
maledicting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خردسال، بدگویی کردن، لعنت کردن بر، لعن کردن
-
بشوریدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹پشوریدن، بسوریدن، بسولیدن› [قدیمی] bošuridan لعن کردن؛ نفرین کردن.
-
منع
دیکشنری عربی به فارسی
قدغن کردن , تحريم کردن , لعن کردن , لعن , حکم تحريم يا تکفير , اعلا ن ازدواج در کليسا , بجز , باستثناء , ممنوعيت , منع
-
BAN
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بانی، منع، لعن، حکم تحریم یا تکفیر، منع از راه ارعاب و تهدید، ممنوع ساختن، قدغن کردن، بستن، منع کردن، باز داشتن، تحریم کردن، لعن کردن، اجازه ندادن
-
سب کردن
واژگان مترادف و متضاد
بد گفتن، لعن کردن، لعنت فرستادن، دشنام دادن