کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لعسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لعسم
لغتنامه دهخدا
لعسم . [ ] (ع مص ) تلعثم . تلعلم . (دزی ).
-
واژههای همآوا
-
لاسم
لغتنامه دهخدا
لاسم . [ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالا لاریجان شهرستان آمل . واقع در 14 هزارگزی رینه . کوهستانی سردسیر. دارای 1350 تن سکنه ٔ شیعه مازندرانی و فارسی زبان . آب آن از چشمه سار و رودخانه ٔ محلی . محصول آنجا غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و ...
-
لاثم
لغتنامه دهخدا
لاثم . [ ث ِ ] (ع ص ) کوبنده و شکننده . || بوسه دهنده . || آنکه دهان بندد. (منتخب اللغات ).