کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لعاب 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
enamel 1
لعاب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] روپوشهای با سطح صاف و برّاق یا نیمهبرّاق
-
جستوجو در متن
-
overglaze
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن، لعاب ثانوی، با لعاب پوشاندن، روی چیزی را لعاب دادن
-
Scotch pancake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب لعاب دار
-
لعابی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به لعاب) [عربی. فارسی] lo(a,e)'ābi ظرف یا چیز دیگر که روی آن را لعاب داده باشند؛ لعابدار.
-
glazes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب ها، لعاب، مینا، لعاب شیشه، مهره، برق، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
مينا
دیکشنری عربی به فارسی
مينا ساختن , ميناکاري کردن , مينايي , لعاب دادن , لعاب , مينا
-
in-glaze decoration
تزیین تولعابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] تزیین روی سطح لعاب خام که همزمان با لعاب پخته میشود
-
glazed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
glazing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
loams
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب
-
double-glaze
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو لعاب
-
plump in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب در
-
لاآو
لهجه و گویش بختیاری
lââv لعاب.
-
glaze over
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب بیش از