کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لش کش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لَش، لاشه
لهجه و گویش تهرانی
تن مرده و بی جان
-
تنه لش
لهجه و گویش تهرانی
تنبل،مفت خور
-
لوش، لش،لش و لوش،لاش
لهجه و گویش تهرانی
لجن،آدم پست
-
لش و لوش
فرهنگ فارسی معین
(لَ شُ)(ص مر.) بی غیرت ، بی عار.
-
لش و لوش
لغتنامه دهخدا
لش و لوش . [ ل َ ش ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) رجوع به لش شود.
-
ادم تنه لش
دیکشنری فارسی به عربی
کتلة
-
لاش،لاشی،لش،لاشه
لهجه و گویش تهرانی
فرد بی حمیت و فاسد
-
لش زیرِ گذر
لهجه و گویش تهرانی
لات
-
لَش و تنبل
فرهنگ گنجواژه
فرومایه.
-
لش و لات
فرهنگ گنجواژه
فرومایه.
-
لش و لجن
فرهنگ گنجواژه
1ـ لجن 2ـ آدم پست.
-
لش و لوش
فرهنگ گنجواژه
1ـ لجن 2ـ آدم پست، بی عار.
-
نر و لَش
فرهنگ گنجواژه
بیکاره.
-
جستوجو در متن
-
جیفه
لغتنامه دهخدا
جیفه . [ ف َ / ف ِ ] (از ع ، اِ) لاش . لاشه . لش .مردار بوگرفته . (منتهی الارب ). جثه ٔ گنده . (از اقرب الموارد). ج ، جیَف ، اجیاف . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : در وقت انتصاف روز به تیغ انتصاف قریب پنجهزار جفیه ٔ کفار... (ترجمه ٔ تاریخ یمینی )...
-
خوار
لغتنامه دهخدا
خوار. [ خوا /خا ] (ص ، اِ، ق ) ذلیل . زبون . بدبخت . (منتهی الارب ) (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرای ناصری ) . مقابل عزیز : که دشمن اگرچه بود خوار و خردمر او را بنادان نباید شمرد. فردوسی .دلیران و گردان آن انجمن چنان دان که خوارند بر چشم ...