کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لشکرشکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لشکرشکار
/laškaršekār/
معنی
لشکر شکارنده؛ درهم شکنندۀ لشکر؛ لشکرشکن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لشکرشکار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹لشکرشکر› [قدیمی] laškaršekār لشکر شکارنده؛ درهم شکنندۀ لشکر؛ لشکرشکن.
-
لشکرشکار
لغتنامه دهخدا
لشکرشکار. [ ل َ ک َ ش ِ ] (نف مرکب ) لشکرشکر. شکارکننده و شکننده ٔ سپاه .
-
جستوجو در متن
-
لشکرشکر
لغتنامه دهخدا
لشکرشکر. [ ل َ ک َ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) لشکرشکن . لشکرشکار : شاه فرخنده پی و میری آزادخویی گرد لشکرشکن و شیری لشکرشکری .فرخی .